یکی از شمال با مادرش اومده بود ماشینمو بخره، مادرش به کارشناس میگفت تروخدا هر مشکلی داره دقیق بگین دارم طلا میفروشم، پسرش برگشت گفت تو خفشو وقتی از ماشین سردرنمیاری ، اعصاب منو خورد نکن،
خیلی بدم اومدم ازش الان زنگ زد قرار محضر فردا بذاره گفتم سندش مشکل داره قابل انتقال نیست.