از بیپولی و فقر مجبور شد یه بسته که فکر میکرد لوازم آرایشی داخلش هست از یه شهر ببره یه شهره دیگه. وسط راه، پلیس بهش شک میکنه و بازرسی بدنی میکنن و بسته پیدا میشه. هرچی بهشون اصرار میکنه که بیگناهه و نمیدونسته این بسته مواد بوده ، حتی اسم و فامیل کسی که مواد بهش داده بود گفت به