۵سال پیش براي اولین دوستپسرم اینو درست کرده بودم یه روز مونده بود به تولدش…
یه فندك و ماگ خوشگلم گرفته بودم براش که روز تولدش بدم(میدونم کم بود ولي نسبت به سنم و بودجم میتونستم اونو بگیرم)
روز قبل تولدش قرار گذاشته بودیم تا اینو با مهربوني بهش دادم و عصباني شد و گفت این چیه 1
پول اسنپ نداشتیم
۴ تا دختر بودیم
یهو یکي از رفیقام گفت اسنپ مرسي بگیریم
گفتم یعني چي ؟!
گفت یعني سوار میشیم آهنگ گوش میدیم پیاده میشیم …
تن و بدنم لرزید
یه ۲۰۶ نگه داشت خودش و رفیقش
ما ۴ تا هم رفتیم پشت نشستیم
تا مقصد رسوند ،آهنگ گوش دادیم خیابونارو جر دادیم
آخرشم پیاده 1
دیشب ساعت ۱۲ شب داداشم رفته سر دوتا جسد “خودکشي”.
یه پیرمرد و یه پیرزن خودشونو حلق آویز کرده بودن.
پیرمرد ۷۰ ساله ، پیرزن ۶۲ ساله .
با خودتون میگید حتماً بچه هاشون براشون کم گذاشتن ، تنهاشون گذاشتن که این کارو کردن.
یه دفتر بغل جسدشون پیدا شد که توش نوشته بودن مارو ببخشید.
1
بهش گفتم کار دست خودمه و درستش کردم براش.
گفت کادو تولدم اینه فقط؟!
و پرت کرد جلو خودم…
منم هیچي نگفتم و کاردستیمو برداشتم و از همجا بلاکش کردم.
تو اسباب کشي پیداش کردم یه چشمشم افتاده ولي الان دیدمش حس میکنم خوشگله و لایق رفتار بهتري بود🥲
وقتي تو سن رشد بودم و سینه هام در حال بزرگ شدن بود ، همیشه قوز میکردم و شونه هامو میدادم جلو تا معلوم نشن
داداشم اومد باهام دو ساعت حرف زد که هلیا سن رشدي داري واسه خودت خانوم میشي و خجالت نکش شونه هاتو بده عقب و راحت باش
از اون موقع حتي یه بارم شونه هام 1
یه دوستِ پسر داشتم
وسایل جنسي رو عکسشونو جور میکرد
میذاشت تو تلگرام و اینستاگرام میفروخت
البته فقط پول رو میگرفت محصول رو نمیفرستاد.
بهش گفتم نمیترسی شکایت کنن میگفت میخواد بره بگه دیلدو یا وییراتور گرفتم نفرستادن بهم؟!
آره دیگه خواستم آگاهتون کنم…
دیشب تولد رفیقم بود سه ماهي میشه کات کرده و دختره ازدواج کرده…
همه جمع شدیم تو کافه سوپرایزش کردیم و کیک رو آوردیم فوت کنه
همینطور که لبخند داشت متوجه ناراحتیش شدم و گفتم آرزو کن دیگه محمد
آروم با بغض گفت اگه آرزوش کنم از شوهرش جدا میشه ولي کاش مثل تولداي قبلم بود…
1
با مامانم رفته بودیم بیرون😂😂😂😂😂
یهو از دستم شاکي شد گفت هلیا زیاد حرف بزني میدمت به این پسره
سرمو بالا بردم دیدم اکسمه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بخدا من دیگه نمت😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
کي گفته خانواده و ننه باباي طرف مقابل مهم نیست؟!
براي مثال مامان بزرگم .
متنفرم ازش ،
چون با حرفاش ۱۰ تا پسراشو بدبخت کرده چون یاد نداده بهشون چجوري با زنشون بچه هاشون رفتار کنن و همیشه پشت همه عروساش بد گفته.
1
افتخار میکنم اکس آدمي بودم که ماشین نداشت با تلاشش پراید گرفت
رستوران هاي گرون نرفتیمو گوشه خیابون سیب زمیني آبپز(یرالما یومورتا) میخوردیم
تنها زارتو زورت بزرگمون بغل کردن هم بوده
ازش پول نتیغیدم و بهش کمک میکردم پیشرفت کنه!
مگه باید همیشه با پولدارا وارد1
رو ندادم جلو همیشه صاف راه رفتم
اگه داداشم نبود همون حالت روم میموند و انواع مشکلات مفصلي و استخواني پیدا میکردم و هیچ وقت از شکل و شمایل بدنم خجالت نکشیدم
داداشاي گل اگه آبجي دارید هواشو داشته باشید طوري باهاش حرف بزنین که به کس دیکه پناه نبره و شمارو2
منظورشون بچه هاشون بودن،
ببین چه بلاهایي سر بچه هاشون آوردن که از شدت عذاب وجدان دست به این کار زدن
کي گفته همه مادر پدرا دلسوز بچه هاشونن؟!کي گفته؟!
حداقل این دوتا عذاب وجدانشو گرفتن عذرخواهیشون رو کردن .
بعضي از مادر پدرا کارد میشن میرن تو شکمت تمام عمر!
ساعت ۴ نصف شب با زنگ زدناي رلش بیدار شدم.
فکر میکردم اینجور چیزا تو فیلما و تخلیات بقیس تا اینکه …
بیشرف یه خانوادرو پاشونده 😡
سیکیم سنین ددوینن ننوین ازین.
من نمیدونم به این تایپ پسرا چي میگن،
دوبرمني؟!مدل مو بازکات؟
رنگ پوست برنز
هر عني هست
خیلي خیلي جذابه
اون تینیجرايي که ماسك سیاه میزنن با مدل مو سگي پیش اینا عنم نیستن .
اگه دخترا حین پریودیشون تخمك آزاد میکنن تو سرویس بهداشتي
و پسرا همون مکان جق میزنن و اسپرمشون میره تو فاضلاب
درواقع تخمك ما و اسپرم اونا لقاح پیدا میکنن
و الان کلي آدم کوتوله تو فاضلابه که منتظر انتقامن و دنبال بابا مامانشون!
هرموقع هم میشینین تو دشویي مراقب باشین گازتون نگیرن.
میدونستم داره اشکاش میریزه ولي اینقدر کافه تاریك بود و رقص نور ،نمیذاشتن دقیق ببینمش.
اون همه آدم بودیم و اون دلتنگ ي نفر
ي لحظه ناراحت شدم که محبت مارو نمیبینه…
ولي بعدش با خودم فکر کردم ك یه پسر چقدر میتونه آسیب پذیر باشه و “عاشق”
یه خاستگار داشتم ، یه بار طلاق گرفته بود و سنش از من بالاتر بود و ردش کرده بودم .
متاسفانه هر دوتامون هر جمعه یه مهموني دوست مشترك دعوتیم .
با یه دختره دوست شده و اونم میار مهموني
دیشب دختره منو کشیده کنار میگه میشه دیگه این مهموني نیا نمیخام دوست پسرم تورو ببینه
1
یه کوچولو تیشرتم کوتاه بود ولي شلوارم اونقدر بلند بود که تا بالاي ناف کشیده بودمش
ولی همچنان یکم از شکمم معلوم بود .
اون همه پسر دیدم هیچکدوم حتي به اون بیرون افتادگي نگاه نکردن (تاکید میکنم هیچکدوم)
یه چندتا مسن (تقریبا ۵۰ سال ) با کت شلوار واستاده بودن بلند گفتن انگار تگزاسه1
بچه ها امروز با دوستم داشتیم برمیگشتیم خونه(پسره)
تو سنگ فرش ولیعصر بودیم که یه جاي بالاشهره
از یه دختره سیگار گرفتیم نشستیم اون ور رو پله ها
بعد سه تا پسر دیدم حالت نرمال نبودن سریع دوستم گفت که مستن.
از جلو ما رد شدن رفتن به دختره فش و تیکه چرت و پرت گفتن
1
یه رفیق پسر دارم هر از گاهي باهم میریم بیرون حرف میزنیم که خالي شیم.
من ازونجایي که یکم بی حیام همش دست میزنم به کون و رونش😂
امروز رو پله نشسته بودیم ،تا نشستم متوجه شده بودم که پله کثیف بود .
گفت برگرد من پیش گفتم طوري پاك میکنه دستش میخوره به کونم،
و مانتومو گرفت و بدون
1
رفتم از یه سوپري جدید سیگار بگیرم براي دوستم
پسره گفت عزیزم به زیر سن قانوني سیگار نمیدیم (خیلي جدي)
گفتم ۱۹ سالمه
گفت چرا پس شبي دبستانیايي:)))))))))))))
قلبم شیکست…
محرم خودش بدونه انواع مشکلات دخترونه مثل پریودي رو بتونه با شما درمیون بذاره
بگه داداشي امروز عادت ماهانم حال ندارم
و از گفتن اینجور چیزا ترس نداشته باشه و راحت باشه
و در آخرممم مراقب همدیگه باشین❤️🩹
خیلیییي راحت
گفتم یعني چي
گیر داد حجابم و لباسم که شیکمم معلوم بود،
و واقعاً متاسفم واسه بعضي از پلیس ها و…
من اگه تو اون کوچه نبودم معلوم نبود به دختره دست میزدن یا نه!!!
وظیفه پلیس رو من انجام دادم.
خجالت آوره مملکتمون.
داشتم برمیگشتم خونه
یه چندتا پسربچه رو تو کوچه دیدم داشتن خیلي آروم رو ماشین های مدل بالا خط مینداختن
فك کردن صاحب ماشینم ترسیدن یه چندتاشون فرار کردن بعد گفتم نه نه و یکم باهاشون حرف زدم
گفتم چرا خط میندازین؟
گفتن اینا حق مارو خوردن ما چرا باید کار کنیم اینا نه؟!1
دوستم میگفت:
وقتی بچه بودم مامان و بابام طلاق گرفته بودن و با مامانم زندگي میکردم.
شبا که پیش مامانم میخوابیدم اکثر اوقات متوجه خودارضاییش میشدم و هنوزم یادمه و اذیتم میکنه هرچند کار اشتباهي نمیکرده.
به این جور مادرا چي باید گفت🥲
و منم عین گاو داشتم نگاهش میکردم و نمیدونستم چي جواب بدم ، اگه چیزي میگفتم دعوا میفتاد وسط مهموني
یه چند لحظه نگاهش کردم و رفتم …
و حتي نمیدونم جمعه هفته بعد برم یا نه
به کسي بگم این حرفشو یا نه…
کم مونده نافشونم بندازن بیرون اونم از وضع موها(و به طرز فجیعي هیز وار در حال نگاه کردن بودن که ولشون میکردي میومدن میخوردنم) منم چندتا فحش دادم بهشون و رفتم
میخوام بگم “ما هرچي میکشیم از نسل هاي قدیم کثافته.”
ازش بدم میاد چون از بچه دار شدن فقط زاییدنش رو بلد بوده ، اینقدر بزاعه ببینه آخرش کدوم دختر میشه!
باعث و باني شکست ها و طلاق هاي
بچه هاش فقط خودشه!!
بچه هاشو خدمتکار خودش کرده
ازش بدم میاد چون نذاشت من طعم مامان بزرگ داشتن رو بچشم .
2
رابطه شیم؟!
موقعي افتخار کن که پسري ك کنارشي از ۰ به ۱۰ برسه ،به ۳۰ برسه و…
چیزایي که بابات نتونسته برات برآورده کنه رو از پسر مردم نخاه!چه گناهي کردن مگه؟2
بیاره رو من اون یکي دوستاش گرفتنش
منم زدم سیم آخر و داد بیداد که پسرا اومدن و گفتن مسته ولش کن و فلان
منم گفتم گوه میخوره ظرفیت نداره مست میکنه و میاد مکان عمومي
منم سریع رفتم پیش پلیسا که همیشه اون طرفا هستن (یگان ویژه هم هست)
و وقتي جریان رو گفتم خیلي راحت گفتن اون طرف نرید
دیدم سه تاشونم جلو دختره واستادن و دختره هیچ کاري نمیکنه سریع پاشدم رفتم جلو و داد زدم که فشتونو دادین گمشین برین وگرنه زنگ میزنم پلیس میاد
یکیشون که خیلي ظرفیت عرق خوریش معلوم بود پایین بود خواست با دوست من دعوا کنه که گفتم کاري داري با من داشته باش و واقعاً کم مونده بود هجوم
2
علاوه بر بچه هاش ،باعث بدبخت شدن نوه و نتیجه هاشه ، همین الانشم خیلي از دخترعمو و پسرعموهام طلاق گرفتن.
قبل از زاییدن ببینین افکارتون براي انتقال به بچه آمادس یا نه!!
چون هم بچه بخت برگشته هم یه نسل بد ریشه تحویل جامعه میدید.
3
امروز با دوستام رفته بودیم بیرون من یکي از رفیقامو داشتم نصیحت میکردم(پسر)که رابطه جنسي برات زوده و …
یهو یکي از دوستاش گفت این راضي اون راضي دیگه چیکار داري نصیحت میکني،
برگشتم گفتم باشه اگه طرف راضي بوده اوکیه
گفت راضي نباشه هم با یه آبمیوه و نوشیدني اوکیش میکنیم
1
و این رفتار مامان بزرگم از کجا میآد؟!
بله از باباي آخوند کثیف صدقه خورش.
اونم بلد نبوده بچه تربیت کنه.
نه از لحاظ دیني نه فرهنگي ،بله یه آخوند ظاهر نما.
��خداروشکر که ژن مامانم قوي بوده…”
و اینکه بابامم کلاً با خانوادش بزرگ نشده هم بی تاثیر نیست.
بهشون گفتم اینا با تلاششون گرفتن
شماهم اگه تلاش کنین قطعا بهتر از اینارو میگیرید(دروغ بزرگي بود میدونم…)
خوراکي هایي که تو کیفم بود رو بهشون دادم و گفتم که دیگه این کارارو نکنن
آره ما میخوایم لخت شیم:)))
اینقدر حالش بد بود صداش درنمیومد
چه حسي داره برینین تو یه خانواده؟!
یدونه کفاف نمیده؟
باورم نمیشه باورمممم نمیشه داره حالم از دختر بودنم بهم میخوره
(اینجور ذات خراب نباشید هرچند هیچ چیز جلودار ذات نیست)
پ.ن:مامانش متوجه بی توجهی های باباش شده و نصف شب گوشی
ساعت ۴ نصف شب با زنگ زدناي رلش بیدار شدم.
فکر میکردم اینجور چیزا تو فیلما و تخلیات بقیس تا اینکه …
بیشرف یه خانوادرو پاشونده 😡
سیکیم سنین ددوینن ننوین ازین.
دوستم که متاسفانه الان نیست موقعي که مست بود از پشت تلفن یه داستان پر احساس تعریف کرد…
به زبان ترکي برش گردونده بود و من هرموقع یاد آخرش میفتم بغض میکنم:)
از ﻗﻀﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ
ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﺷﺪﻡ، ﺧﻮﻥ ﺻﺪ ﺷﯿﺦ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺴﺖ ﻓﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ،
1
(بچه ها یه کوشولو وقت بذارید بخونین)🚦
امروز صبح زود ،تصمیم گرفتم به بابام بگم خودم میرم کتابخونه و نرسونه
بعد از یکم پیاده روي سوار بی ار تي شدم صندلی نزدیک میله مرز بین مرد و زن نشسته بودم
یه دختره سوار شد هندزفري تو گوشش بود
ازین ورم یه مرده داشت بهش 1
رفیقم یه مدت سرگرمیش این بود خودشو جاي پسر جا بزنه بره با دخترا چت کنه
با یه دختره چت میکنه بعده یه مدت طرف میگه پسرم رفیقمم میگه منم دخترم…
دوماه بعد عقدشونه😂💔
امروز نشسته بودیم به گوشه یهو دیدم پسرا رو به ما ژست گرفتن
دقیقاً ده دقیقه همینطوري مونده بودن
برگام ریخته بود توجهي نمیکردم
بعد یکیشون گفت ازمون عکس بگیر
و منم گرفتم
ایردراپ کردم بهشون😂
داشتیم میگشتیم یه پسره این کتاب دستش بود و داشت میخوند .
از کنارش رد شدم و تیکه انداختم بده ماهم بخونیم بعدشم رفتیم کافه ،
یه ربع بعد دیدم پسره با همون کتاب و گل اومد داخل کافه اینو داد رفت🥹
امروز داشتم میرفتم مترو سوار شم یه دختر کوچولو با تیپ دارك و لش دیدیم،
بش گفتم واي تو چقدر خوشگلي
یه نگاهي که کرد بم گفت نه تنها زیبام مادرتم میگام و رفت
…
…
……
فاز این پسرایي که میگن ما تو سک.س نمیخوریم چیه؟!
بی ناموس یعني من خوشم نمیاد نمیخورم ؟!
پدرسگ تو باید با خوردنت دخترو به ارگاسم برسوني وگرنه خیار لذتش از اون قارچ سمي تو بیشتره.
یه رفیق داشتم پسر بود.
با اکانت دختر با پسراي حشري سک*س چت میکرد ، شارژ و نت میگرفت
بعد اینکه تموم میشد میگفت داداش پسر بودم بهت میگم که حق الناس گردنم نباشه.
اونام میگفتن داداش حلالت من که خوب ارضا شدم از صدتا دختر بهتر بود=))))))))
بیاین اینارو عادي سازي کنیم ،
یه پسر میتونه قدش کوتاه باشه
یه دختر میتونه شیکم داشته باشه
یه پسر میتونه ماشین نداشته باشه
یه دختر میتونه سینه هاش کوچیک باشه
یه انسان میتونه لحجه داشته باشه
همه آدما یکسان نیستن
این تفاوت هاست که آدمارو متمایز از هم میکنه.
(بچه ها اگه اطلاعاتي دارید کمک کنید)🙏
یه همسایه داریم ،دخترش سال آخره ،هم رفتني مدرسه خونشون دعواعه هم برگشتني.
امروز ظهر که برگشت صداي دعواشون بیشتر از همیشه بود و من فکر میکردم مثل هربار دعواي معمولیه
از خونه داشتم میرفتم بیرون،از شانس دختره هم همزمان از ساختمون بغلي خارج شد
1
یه رفیق داشتم همیشه میخواست توي رابطه ها نصیحت کنه میگفت پارتنرتونو با دوستاتون آشنا نکنید …
منم همیشه بهش میگفتم کسي که بخواد بره چه بهتر زودتر آشنا کني و وقتت کمتر هدر بره.
و همیشه هم سره این موضوع با من بحث میکرد.
دوست پسرش بعده ۵ سال بهش خیانت کرده و تازه متوجه شده…
بچه هااا پسرخاله کراشم واسم عکسشو فرستاد از اینستاگرام
بعد منم اسکرین ریکوردر برداشتم نگو انداخته که طرف شات برداشته
دارم آب میشم میرم زمین…
گفتم بهش اینستا شاتر دارم خود به خود از عکسا شات برمیداره😂😭😭😭😭😭
همونجاییه که بودم جیغ بلندي زدم و دوییدم طرفشون
مرده تا صداي جیغ رو شنید بدون نگاه کردن به پشتش دویید اون یکی سمت کوچه به طرف خیابون
دختره نشست رو زمین داشت از حال میرفت رفتمو بلندش کردم شروعکرد گریه کردن و اول از اونجا دورش کردمو کلي باهم حرف زدیم و دوست5
صبح بهم زنگ زد بعد مدت ها…
گفت دارم کلاً از ایران میرم پرواز دارم.
اولش خندیدم که آره داره شوخي میکنه
بعد فهمیدم جدیه گریم گرفت
گفت یه ساعت بعد برو پایین یکي کارت داره.
دیدم گل فرستاده برام,
تا بود قدرشو ندوستم الان که رفت مثل سگ دلم براش تنگه.
نگاه میکرد اول فکر کردم همراهشه ،دختره دوتا ایستگاه بعد پیاده شد و مرده وقتي متوجه پیاده شدن دختره شد یه مکثيکرد انگار داشت یه تصمیم میگرفت
و سریع پیاده شد منم چون نزدیک در بودم با خودم آني تصمیم گرفتم پیاده شم(با اینکه من اصلن دختره ماجراجویي نیستم) انگار2
بهم وحي شد که بایدددد پیاده بشم
دختررو تو پیاده رو دیدم منم پاستاده بودم ایستگاه
دیدم مرده داره خیلی ملو پشتش میره
پیچید تو یه کوچه (اون محله خیلی خلوت بود)
کوچه خلوت تر ،یه کوچه باریك
مرده هم باهاش رفت کوچه دیگه مطمعن شده بودم یه خبراییه
دوییدم تو کوچه3
چون نسبت ازشون دور تر بودم سریع حرکت کردم
دختره داشت به آهنگش گوش میداد و میرفت و متوجه قدم هاي مرده پشتش نشده بود و مرده هم گوشی رو روی گوشش گذاشته بود نفهمیدم داشت حرف میزد یا الکي بود
یهو مرده دستشو گذاشت از پشت رو دهن دختره
دختره هم ریزه بود 4