چند ساعت میشد که داشتم سعی میکردم باگی رو رفع کنم ولی نمیشد خسته شدم رفتم تو گوشیم دیدم نوتیف اینستا دارم دایرکتی بود از پویا که «عرفان چطوری من اومدم تهران هستی بریم تهران رو بگردیم؟»
پویا دوست یکی از دوستام بود که وقتی رفته بودم اهواز دیده بودمش و باهاشون یک روز اهواز رو گشته