من تَلخم و خَراب چه داری برای مَن ؟
ساقی، به جز شَراب، چه داری برای مَن؟
کافی ست وعدههای دروغین عشق، آه
سیرابَم از سَراب، چه داری برای مَن
#حسین_زحمتکش
شما هم شنیدین که می گن نجات دهنده در آینه است
اما #داستایوفسکی گفته:
در آغوشم بگیر و نجاتم بده، قاتلی به دنبال من است که گاه به گاه در آینه ها میبینمش!
الا ایرانِ من ! منظومهی غمها و زاریها
بمیرم ، دورهات کردند استرها و گاریها!
پدرها با تو بدکردند ، بدکردند ، بدکردند...
چه بر روزِ تو آوردند صندُقها و آریها!
#حسین_جنتی
زنده ام
هنوز نفس می کشم
اگر پاییز
برگهایم را نچیند
بادهای سرد
شاخسارم را نشکند
ریشه هایم
از تلالوی نگاهی گرم زنده اند
اگر ...
بادی نوزد
#حمید_رضا_چوپانی
اینو یه جا خوندم به نظرم که خیلی درست اومد
دوست داشتن بعضی آدم ها ؛
مثل اشتباه بستن دکمه های پیراهن است.
تا به آخرش نرسی ،
نمیفهمی که از همان اول
اشتباه کرده ای.
اینو خیلی دوست داشتم:
اژدهای کوچک پرسید:" اگه بعضی ها از من یا کارهام خوششون نیاد چی؟ "پاندای بزرگ گفت :"تو باید راه خودت رو بری بهتره اونا رو از دست بدی تا خودت رو"
قسمتی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک
#نوشته جیمز نوربری