من ایران که بودم بیزینسی داشتم به اسم Himmel Studio و تابلو صور فلکی آسمان شب طراحی میکردم. تو این سه سال مهاجرت درگیر درس و کار بودم و الان تصمیم گرفتم تو فضای توییتر کارمو منتشر کنم و فقط فایل تصاویر رو طراحی و بفروشم. ممنون میشم کمکم کنین به دیده شدن و برای سفارش دایرکت بدین:)
مدتیه افتادم تو نخ فرش دست بافت و کل اینستام شده فرش. الان که ایرانم تو انتخاب بین کلی فرش موندم و اینکه چجوری تو ۲۵ کیلو بار مجاز اینو با خودمبیارم:))
از راهنمایی های عزیزان تو انتخاب فرش و پیشنهاداتون استقبال میکنم
پنج ماه میگذره و اینجا کم کم شده خونه. خونه ای که توی این مدت کم خیلی خاطرات قشنگی به خودش دیده. خونه ای که بدون مهاجرت حتی فکر ساختنش رو نمیتونستم بکنم.
اگه یه روزی من الانم برمیگشت به ده سال پیش و به منی که تازه ترم یک مکانیک بودم میگفت که ده سال دیگه تو و تیمت ایربگ و فرمون مرسدس رو طراحی و تولید میکنین قطعا باورم نمیشد. این فرمون-ساعتِ یادگاری شد بهترین هدیه ای که میتونستم موقع خداحافظی از این شرکت بگیرم.
هیچی غیر ممکن نیست:)
امروز نتیجه همه بی خوابی هامونو گرفتیم. یادم میاد بعضی روزا ساعت ۵ عصر میرفتم دانشگاه تا ۶ صبح تو کارگاه کار میکردیم و بعدش مستقیم میرفتم شرکت و کار میکردم تا ۵ عصر. آخر هفته ها از خیلی تفریحا باید میزدم و کارمونو میبردم جلو. اما نتیجشو وقتی میبینم افتخار میکنم.
شما با چه ویدیویی هر دفعه که میبینید جر میخورید از خنده؟
خودم: سلام هیتلری هوادارای ایرانی به آلمانیای تو ورزشگاه:))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))
مثل اینکه همه نسخ بربری بودن :))
رسپی:
۲۱ گرم خمیرمایه (Hefe یا yeast) رو با یه مقدار آب مخلوط میکنین نیم ساعت استراحت میدین
به ۵۰۰ گرم آرد خمیرمایه آماده رو اضافه میکنین به اضافه دو ق ق روغن زیتون، یک ق ق نمک، نصف ق ق شکر
مقدار مناسب آب اضافه کنین و ترکیب رو مخلوط کنین تا به..
۱/
بعد تقریبا سه سال کار کردن تو حوزه vehicle safety و آنالیز هزاران ثانیه از تست تصادف ماشین و باز شدن ایربگ نکات زیر رو بهتون گوشزد میکنم:
۱- اولین و مهم ترین نجات دهنده جون شما کمربند ایمنیه.
۲- ایربگ حکم سیستم کمکی رو برای کمربند ایمنی داره تا پالس تصادف رو برای قفسه سینه و
یه بار با یه گروه آلمانی رفتیم جنگل راش، یه پسر ایرانی دیگه تو ماشین ما بود، عقب نشسته بود، کمربندشو به عادت ایران نبست، این آلمانیا بهش گفتن باید کمربند ببندی! این گفت نه عقب قانون نیست اینجا.
آلمانیه گفت قانون چیه؟ بحث ایمنیه!
پسره به سبک ایرانی کول گفت ببین من اصن زندگی
واقعا من ریدم سر در میخک و اون برنامه نویس ابلهش! اخه کصکش من یه فایل میخوام اپلود کنم به صد تا کصکشی باید بیفتم که فایلم زیر ۳۰۰ کیلوبایت باشه بعد حالا که اپلود میکنی تازه گیر میده زیر ۱۰۰ کیلو بایت هم نباشه!!! اخه مگه حسابانه که واسه اپلود فایل کرانه گذاشتی؟؟؟
مدتیه افتادم تو نخ فرش دست بافت و کل اینستام شده فرش. الان که ایرانم تو انتخاب بین کلی فرش موندم و اینکه چجوری تو ۲۵ کیلو بار مجاز اینو با خودمبیارم:))
از راهنمایی های عزیزان تو انتخاب فرش و پیشنهاداتون استقبال میکنم
امروز ۱۴ می ۲۰۲۳ آرزویی که تو سه سال مهاجرت با خودم مرورش میکردم به حقیقت پیوست. عین همه خوابایی که سکانس به سکانسشو مرور میکردم با ماشین رفتم فرودگاه دنبال پدر و مادرم و آوردمشون خونه خودم:)
اولین مهمونی تو خونه ای که تازه خونه شده تیک خورد. این حسی که یک زندگیرو از صفر و تیکه تیکه بسازی حس فوق العاده ایه که دارم تجربش میکنم و برای همه آرزوش میکنم.
این ژانر تو ۲۰۲۳ چیکار کردین خیلی حس شوآف بهم میده و خیلی از آدمایی که شاید اتفاق بزرگی تو زندگیشون نیفتاده رو ناامید میکنه. تو زندگی یه زمانایی کلی اتفاق بزرگ باهم میفته ولی تو اکثر مواقع یه ریتم آروم حاکمه. هر جوری که امسالتون گذشته امیدوارم سال بعدتون خیلی بهتر باشه:)
امروز داشتم تو پرواز همین لحظه ابرارو نگاه میکردم و اپیزود آخر دیالوگ باکس رو گوش میکردم که این قسمت اومد… زدم زیر گریه
این غم همیشه با من میمونه
مامان❤️
۴/
۷- مطمئن باشید که بند پایینی کمربند روی استخوان لگنتون قرارگرفتهباشه نه رو شکمتون، فشار کمربند به اعضای داخلی بدن در لحظه تصادف میتونه مرگبار باشه.
۸- در آخر اینکه مراقب خودتون و عزیزانتون باشید.
۲/
… گردن نرم بکنه، پس به تنهایی کارایی خیلی کمی داره.
۳- کل تصادف در مدت زمانی کمتر از ۲۰۰ میلی ثانیه اتقاق میفته که کمتر از یک پلک به هم زدنه.
۴- در نظر بگیرین که شما در یکتصادف با سرعت ۸۰ kmh با شتابی حدودا 50g پرتاب میشین و بدون کمربند هم
۳/
جون خودتونو به خطر میندازین هم بقیه رو.
۵- پاتون رو روی داشبورد سمت شاگرد نزارین، چون باز شدن ایربگ میتونه ضربه شدیدی به پا وارد کنه و زانو رو بشکنه.
۶- اگر صندلی ماشینتون علامت ایربگ داره، به معنی وجود ایربگ جانبی داخل صندلیه، روکش صندلی میتونه عملکرد ایربگ رو مختل کنه.
از وقتی گواهینامه گرفتم کرمم گرفته هی میرم ماشینای مختلف رنت میکنم. خوب شد یه سوراخ دیگه پیدا کردم که پولمو به آلت گاو بزنم:/ بدیش اینه فقط که پشیمونم نیستم آخرش:))
تو دل غربت وجود آدمای با ارزش و هم فازن که اینجا رو تبدیل به خونه میکنه.
مثل یه خونواده شب عید دورهم جمع شدیم و یک شبانه روز گفتیم و خندیدیم و غذا پختیم و رقصیدیم و لذت بردیم
عکاسی برای من همیشه اینجور بوده که حس اونجایی که میرم روی نوع عکسام تاثیر میزاره. وایب پراگ برای من اینجوری بود و هر وقت عکسامو میبینم بهشون افتخار میکنم.
شمام دوباره ببینیدشون به مناسبت این توییت:)
امروز دو تا از بزرگترین هدفام به نتیجه رسید. تزم رو دفاع کردم و آفیشالی فعلا زندگی آکادمیک به پایان رسید و ویزای بابا مامانم اومد:) همیشه تصور چنین اتفاقایی رو میکردم و به حقیقت پیوستنشون خیلی اوقات غیر قابل باوره…
اینکه امشب رفتیم با همکارا و تیم بازدید کننده مرسدس شام بیرون و بین اون همه صحبتای با لهجه schwäbisch شون گفتن که آقای احمدی مجد شما آلمان به دنیا اومدین ؟ یه جون به جونام اضافه کرد:)
۱/۲
امروز که از سر کار داشتم برمیگشتم خونه اتفاقی از این چهارراه رد شدم. این نقطه دقیقا جاییه که یه پسر تنها با کلی امید و آرزو دقیقا چهار سال پیش تو اوج کرونا کل زندگیشو بار دوتا چمدون کرد و برای اولین بار ایران رو ترک کرد و اومد آلمان. روزای اول که هنوز کار و بلیط دانشجویی …
مشتری مداری یعنی این! هدفونم رو یک سال و نیم پیش گرفتم و چند روزی بود گوش سمت راستش ضعیف شده بود. به آمازون نوشتم مشکل رو و گفتن همین محصول رو براتون فردا نو میفرستیم و این محصول رو رایگان پس بفرستین برامون:)
پشمام از سرعت اداره مهاجرت ریخت الان
۲۱ دسامبر یه درخواست برای اقامتم دادم الان نامش اومده که برین تحویل بگیرین
واقعا سیستم اداری باید همینجوری باشه، چیزی که همه چیزش روشنه فقط با یه مرور انجام بشه
امیدوارم این تغییر کلی باشه و همه جا شاهد پیشرفت بروکراسی تو آلمان باشیم در آینده
همکار آلمانی جدیدم صبح بعد معرفی نوشته تو چت برام سلام خوبی؟چطوری؟
پشمام ریخت:)) بعد پرسیدم داستان چیه؟ گفت دوست دخترم ایرانیه دارم فارسی یاد میگیرم:))
ای دختر ایرانی دمت گرم که از یاد دادن کونی و کصکش بهش فروگذار نکردی😂
داشتم با این دوست آلمانیم صحبت میکردم پرسیدم بعد مسترت چیکار میکنی؟ گفت پلن تور دور دنیا دارم، از آسیا شروع میکنم و استرالیا و بعدش آمریکا
و من هیچ من نگاه …
چقدر این پست قشنگ بود برای منی که بزرگ ترین آرزوم اون لحظه ایه که برم با ماشین خودم دنبال بابا و مامان و خواهرم فرودگاه و برای اولین بار به چشمشون ببینن به کجا رسیدم:)
تو فرودگاه نشستم منتظر ننه بابام، قبلا این فایل رو براشون فرستادم و پرینت کردن، یهو گوشیم پرایوت نامبر زنگ خورد و وقتی جواب دادم گفت پلیس مرزی سوئد هستم، منتظر پدر مادرت هستی؟ گفتم آره، گفت خواستم بگم مدارکشون تکمیله و این متنی که براشون نوشتی خیلی کمک کننده و کیوت بود/