دیروز دوستم گفت میخوام شب برم پیش یه پسره که تازه باهاش اشنا شدم استرس دارم گفتم نترس من هواسم هست بعد دوستم رسید خونش گفت رسیدم و تموم شد
یهو ساعت ۲ صبح پنیک زدم نکنه بلایی سرش بیاره هیچی دیگه زنگ زدم جواب نداد یک ربع بعد باز جواب نداد یهو خوابم برد دوباره بیدار شدم ساعت نزدیک