#رشتو
چهل سالگى
حدودا دو ماه ديگه ٤٠ سال كامل رو پر ميكنم و اين نزديك شدن به عدد ٤٠ براى من همراه شد با اتفاقاتى ناخوشايند. اتفاقاتى كه معمولا باعث ميشه يه نفر نا اميد بشه، بيخيال دنيا بشه يا حالاتى از اين دست.
ولى براى من قدرى متفاوت بود و باعث شد👇
حسين كلانى يه بار مهمون برنامه ٩٠ بود. فردوسى پور بهش گفت شما يه كتابخونه بزرگ داريد و اهل كتاب خوندن هستيد، آخرين كتابى كه خونديد چى هست؟
جواب داد: آقاى فردوسى پور من مدتى هست كه فيلم هندى ميبينم، بيشتر شبا فيلم هندى عاشقانه ميبينم و راحت ميخوابم👇
براى اينكه هر چى خوندم و فكر كردم فقط اذيت شدم و ناراحتيم بيشتر شد و ترجيح دادم كه فيلمهاى درام ببينم و به هيچى چيزى فكر نكنم.
متاسفانه هر روز بيشتر از ديروز يه چيزايى ميبينى ، ميشنوى و ميخونى كه بيشتر به اين نتيجه ميرسى كه روش حسين كلانى درست بوده.
مادر بزرگ پدرم ميره خونه يكى از اقوام مسن و ميبينه اون خانوم چند روزه داره ناله ميكنه ولى هنوز نفس ميكشه. نظر ميده كه اين جانِ جان كندن نداره، بهش كباب بديد حل ميشه. كباب ميدن و طرف فوت ميكنه، سالها بعد نوه ى پزشكش گفت عزيزه از لحاظ پزشكى رسما طرف رو كشته
تصميم گرفتم به پزشكيان راى بدم
با وجود تنفر شديدى كه از نظام مستقر دارم، معتقدم به دور از شعار تا زمانى كه بزرگان دنيا اراده نكنند هيچ تغييرى به وجود نخواهد آمد، پس حداقل تا اون موقع كسى رئيس جمهور باشه كه كمتر اخبار بد و حرف هاى احمقانه به گوشم بخوره.
با وقت قبلى رفتيم مطب يه متخصص قلب معروف، گفتيم بيمار نمى تونه بياد مطب و مداركش رو آورديم.
منشى گفت ٤٠٠ تومن ويزيت، ٦٠٠ تومن ديدن فيلم آنژيو، ٤٠٠ هم چون خود بيمار نيست و همراه بيشتر از بيمار حرف ميزنه، مبلغ هم نصفيش نقد نصفيش به كارت،آخرين نفر هم ميرى تو.
هر وقت ميگن قيمت آپارتمان حباب داره و دلال ها سوداگرى ميكنن و اين حرفا مطمئن باشيد دارن شما رو سر كار ميذارن
يه آسانسور ٨ نفره ٨ توقف و متريال خوب( نه عالى)حدود ٧٠٠ ميليون تومان
پنجره هاى ١٢ واحد ٣خوابه حدود ٥٠٠ ميليون تومان
هر وقت اينا ارزون شد خونه هم ميشه
اون پسر ٢٠ ساله شايد فرداش پشيمون شده باشه اما اون پاكبان ديگه زنده نميشه.
چطور انقدر راحت ميتونيد كشتن افراد رو بخاطر عقيده ى متفاوت تصور كنيد و بدتر اينكه به زبان هم بياريد؟
آخرين وضعيت بازار مسكن تهران:
_ قيمت ها همچنان رو به افزايش هست،ع��ى الخصوص بعد از عيد.
_ توليد كنندگان لوازم و مصالح هنوز قيمت هاى سال جديد رو اعلام نكردن.
_ اكثريت واسطه ها نه ميلى به خريد يا پيش خريد دارن و نه ميلى به فروش داشته ى فعلى.
_ تقاضاى جواز ساخت👇
يه حس بدى دارم كه مدتيه داره اذيتم ميكنه، حافظه كوتاه مدتم به شدت ضعيف شده در حدى كه شارژر رو ميذارم كنار كه وقتى كفشمو پام كردم بردارم ولى بعد از ٢ ساعت سر كار تازه يادم ميوفته كه بر نداشتم.
خيلى از اين موضوع ناراحتم و نمى دونم چه كار كنم
الان كه خبر سانحه براى هلى كوپتر رئيسى رو خوندم ياد اون دوربين مخفى افتادم كه تو تاكسى خبر فوت رئيسى رو در اثر سقوط بالگرد پخش كردن تا واكنش مردم رو ببينن!
@Tamcat1349
آقا پيش مياد ديگه ناراحتى نداره، دست دخترتون درد نكنه، و بجاى شرمندگى خوشحال باشيد كه همچين دخترى بزرگ كردين كه امروز هم توانش رو داره هم دلش رو كه كمكتون كنه ❤️
سال ١٤٠٠ همتى تو صفحات توييترى بعضيا با ٧٠ درصد آرا پيروز قطعى بود ولى كف خيابون ٣ درصد بيشتر راى نداشت.
يه كم تو خيابونا بچرخيد اوضاع رو بيشتر متوجه ميشيد تا توييتر و تلگرام.
#پزشكيان
دوم راهنمايى يه معلمى دينى داشتيم فاميليش كامكار بود، برخورد مومنانه اى با بچه ها داشت، اول انگشتر عقيقشو در مياورد بعد زير لب ذكر ميگفت و بعد مثه حيوون با دستاى سنگينش ميزد بچه ها رو.
تقریبا ۹۰٪ معلمها و ناظمهای ما تو دورههای دبستان و راهنمایی چه زن و چه مرد، از نوعی بیماری روانی رنج میبردن. دبیرستان هم همینطور بود فقط زورشون نمیرسید. حالا من میخوام بدونم از اینا چطور میشه شکایت کرد؟
يه چك ثبت شده رو بخاطر اينكه دندونه ى عدد ٢ يه كم پر رنگ تر بوده برگشت زدن و تمام حساب ها رو بلوكه كردن، بعد حالا براى پاس شدن بايد ٢ برابر مبلغ چك تو حساب باشه.
معلومه كه حتى عربستان هم ميتونه مقصد مهاجرت از اين ديوونه خونه باشه.
مادر بزرگم يه موقع ها ميگفت شما ها جوونيد پاكيد، متوجه حرفش نمى شدم تا وقتى كه بزرگ شدم و فهميدم تو سن بالاتر مى تونى يه زندگى رو از بين ببرى، ارثيه ى يه نفر رو بخورى، يه نفر رو بى خونه كنى، يه خانواده رو از هم بپاشونى، همه دارايى يه نفر رو از بين ببرى و و و
كاملا درسته، بعد از اتمام سنگينى ماه صفر يك هفته به مادرم فرصت ميدم برام زن پيدا كنه، اگه مادرم نتونست، يك هفته به حضرت عبدالعظيم حسنى فرصت ميدم اون يه كارى كنه، اگه اونم نتونست به خداوندى خدا تو اندرزگو وجب به وجب شماره ميدم تا بالاخره همسر اختيار كنم.
#عرضه
اختصاصی منوتو - هایده حائری بازیگر، نویسنده و کارگردان پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در حمایت از چند دختر، با ماموران گشت ارشاد درگیر شد. خانم حائری با عقبراندن یکی از ماموران به او میگوید «تو غلط میکنی»
يكى از دلايل اصلى من براى اين استدلال سوريه هست
مردم سوريه هزينه ى جانى و مالى بيشترى از ما دادند، اسد رسما با مردم جنگ نظامى كرد، ولى چى شد؟ كى از مردمش حمايت كرد؟ امروز حتى اعراب هم دوباره اسد رو در آغوش كشيدن!
جان ما هيچ ارزشى براى اربابان جهان ندارد.
تصميم گرفتم به پزشكيان راى بدم
با وجود تنفر شديدى كه از نظام مستقر دارم، معتقدم به دور از شعار تا زمانى كه بزرگان دنيا اراده نكنند هيچ تغييرى به وجود نخواهد آمد، پس حداقل تا اون موقع كسى رئيس جمهور باشه كه كمتر اخبار بد و حرف هاى احمقانه به گوشم بخوره.
يادتونه آويزون شدن افغان ها از هواپيما و دنبال هواپيما دويدنشون رو مسخره كردين؟
يادتونه وقتى يه اكانت عربى عكس استاديوم رو گذاشت رفتين زيرش به فحش و متلك؟
جشن هاى ٢٥٠٠ ساله هر اشكالى هم كه داشت حداقل باعث نميشد چنين بلايى سرمون بياد.
اين عكس درد آوره
@Khosro_Masoumi
به همسر سابقم زنگ ميزنم، ميگم درسته كه همه چى تموم شده، هيچ احساسى ندارم و تا ابد هم نمى بينمت ولى فقط ميخوام بگم بخاطر اون لحظاتى كه مى تونستم بهتر رفتار كنم، قشنگ تر حرف بزنم و با آرامش واكنش نشون بدم، ولى بر عكس عمل كردم، ناراحتم و ازت معذرت ميخوام.
٢٠ سال پيش اكسم گفت بيا همزمان طلوع خورشيد رو ببينيم،ساعت گذاشتم و قبل از طلوع آفتاب بيدار شدم.
حالا مگه اين خورشيد لعنتى در ميومد، ثانيه ثانيه به خورشيد و زمين و حركت وضعى و منظومه شمسى فحش ميدادم.
ديگه طلوع كه كامل شد گفتم حالا كه از عشق لبريز شديم من بكپم
همانند سال پيش اندك مى باشد.
_ پيشنهادهاى تحت عنوان مشاركت در ساخت به ندرت شنيده ميشود و عطشى هم از سوى سازندگان براى انجام آن ديده نميشود.
_ در حال حاضر مواردى با بر چسب پول لازم به چشم نمى آيد.
_ در سه ماه پايانى سال پيش معاملاتى از سوى مصرف كنندگان واقعى👇
اين زن و شوهر فارغ ز غوغاى جهان كلاس آموزش رقص سالسا دارن.
يه لحظه خودم رو جاى شاگرداشون كه دورشون حلقه زدن تصور كردم و ديدم چه قدر فرق داريم.
نه ميدونن غزه كجاست، نه ميدونن حسن نصرالله كيه، نه ميدونن تورم ١٠٠ درصدى چيه، نه ممنوعيت واردات گوشى و ماشين شنيدن.
صادقانه خرافى ترين كار عمرت چى بوده؟
خودم وقتى ٢٠ سالم بود رفته بوديم حج،شب روبروى كعبه داشتم قرآن ميخوندم يهو يه پر سفيد افتاد رو قرآن. از اونجايى كه معلماى دينى ميگفتن فرشته ها در قالب كبوتر ميان،جو گير شدم پر مقدس رو نگه دارم كه مادرم راجع به عقلم تذكر داد