بدیش اینجاست که هر اتفاق بدی تو زندگیت میفته عین یه دریچه واسه نقش قبر کردن چیزای حل نشدهایه که دربارهی اون موضوع و آدمایی که تو اون موضوع دخیلن هنوز تو مغزت هست و تو از اول با همشون مواجه میشی
من واقعا مال این دوره زمونه ی مدرن و دوری و رفت امد کم نیستم. مال همون موقع هاییم که مهمونی ها و رفت آمدهای خانوادگی زیاد بود. اشتباهی تو این جا دارم زندگی میکنم.
داشتم فکر میکردم که بیشترین تایمای مفید تنهاییمو وقتی داشتم که تو ترافیک محل کار قبلیم تا خیابون اصلی داشتم و تقریبا تو هیچ مسیری اونجوری با خودم رو راست نبودم.
مادربزرگ من عاشق کرانچی و سوداست و تا ساعت سه صبح هم سریال میبینه و هرچیزی که براش سوال باشه رو تو گوگل و اینستاگرام در کمتر از دو ثانیه پیدا میکنه ولی معتقده دختر باید قبل ۲۲ سالگی ازدواج کنه!