@Asalyzdi
چشمام سیاهی رفت و پاهام سست شد از شدت فشار عصبی.
تمام حواسمم این بود که پاهام لای مترو گیر نکنن و فقط خودمو داخل واگن پرت کردم، چون خیلی حالم بد بود نتونستم همون موقع داد بزنم و آبروشو ببرم و کمک بخوام، انگار اصلا فکم قفل شده بود، حتی وقتی بلند شدم هم تلو تلو میخوردم.