منم تصمیم گرفتم راجبش صحبت کنم
۱۱ سالم بود رفته بودیم مسافرت موقع برگشت بابا تو یه پمپ بنزین نگه داشت که هم بنزین بزنه هم یه استراحتی بکنه تو راه خوابش نگیره یه سوپری دقیقا اون کنار بود و مامان پول داد برم برا ستامون بستنی بگیرم و خودش رفت دستشویی رفتم تو سوپری میخواستم حساب کنم،