یه بار با یه پسره رفتم دیت، تو ماشین داشتیم فکر میکردیم کجا بریم، گفت میخوای بریم خونه ی ما مشروب بخوریم؟ گفتم نه بریم کافه، هی اصرار کرد هی گفتم نه نمیخوام نمیام، همینجوری که داشتیم بحث میکردیم یهو پیچید تو یه کوچه ریموت رو زد در یه خونه باز شد دیدم تو پارکینگشونیم :)))