امشب که با صدای روضه قطره اشکی چکید از چشمم مدام به این فکر میکردم که اونی که این خانواده رو نداره چی داره دقیقا؟ وقتی از همه دنیا حتی خودش ناامید میشه به چی چنگ میزنه؟ با کی حرف میزنه؟...
ملیکا هم دانشگاهی ماست.
ملیکا را ربودهاند و بعد از چسباندن انگهای مختلف راهی امینآباد کردهاند و در آنجا داروهای مختلف را با ضرب و شتم به او میدهند.
ملیکا در اعتصاب غذاست.
ما همه نگران ملیکا هستیم
صدای ملیکا باشید
#برای_ملیکا
#ملیکا_قراگوزلو
#مهسا_امینی
دوستان تو مترو اگه دلتون میخواد خیلی آدم خوبی باشین و جاتون رو به کسی بدین دمتون گرم؛ ولی این حرکتتون که به بقیه هم امر و نهی میکنین جاشون رو به کسی بدن خیلی کثافتیه و باعث میشه چیزای خوبی نشنوین.
کلا حرف زدن با آدمها تو هر شکلی برام جذابه
درسته که تو ناشناس خیلی دلم میخواد بدونم که کیه طرف و از فضولی میترکم
ولی شنیدن صدا تو ناشناس از لذتبخشترین حسهایی بود که تو چند وقت اخیر داشتم :)
دلم میخواد یه نفر باشه، بشینه
ساعتها براش داستان و شعرهای مرود علاقهم رو بخونم
داستانهای خودم رو بخونم
و اون با اشتیاق گوش بده
ولی تف به این زندگی که هیچوقت همچین کسی رو نداد بهم :")
اون ضد پاییزهای بدبخت گوش کنن
والامقام بلندمرتبه حضرت چاوشی گرانقدر میفرمان:
هر روز پاییزه، هر هفته پاییزه، هر ماه پاییزه، هر سال پاییزه...
خلاصه که از رفتن پاییز قشنگ من خوشحالی نکنید 😒
تصور اینکه بعد از برنامه #مهمونی کات میدن و عروسکها رو میذارن کنار و میرن خونه واسم منطقی نیست
من همش ماجراهای آقای طهماسب رو با شخصیت ها تو همون خونه تصور میکنم :/