دیشب،تا ساعت ۱ زیرزمین مشغول کار بودم،
حدود یک و نیم اومدم بالا و دیدم از حموم صدای دوش آب میاد،گفتم حتما داداشم از فوتبال اومده رفته حموم،بیاد بعدش من برم.یه چایی ریختم منتظر بودم،
رفتم صداش کنم،دیدم برق حموم خاموشه
در زدم،صدا نیومد،
دیدم مامانم بیداره،گفتم داداش کو؟
گفت خوابه