دوستان، جهت اطلاعِ جمیع افرادی که صفحهم رو میبینن لازمه اعلام کنم من و
@Sama9068
مدتیست در ارتباطی مشروع هستیم و اگر مسائل به امید خدا درست پیش بره قصد داریم این پیوند رو ابدی کنیم.
از عجیبترین چیزایی ک دیدهم "ترسوندن" درخت ناباروره. محکم و قاطع تهدیدش میکنن اگر بار ندی از ریشه درت میاریم یا ارهت میکنیم. اغلب سال بعد بطرز شگفتانگیزی بار میده
حتی بعضی جاها بصورت آیین دراومده: دونفری میرن یکی اره میکنه دیگری میانجی میشه میگه نبر ضمانت میکنم سال بعد بار بده
@katyparrii
یهبار دوبارش آره، ولی اینکه انقدر از بچهی من ببره بعد مادرش برای توجیه برگرده بگه بابا این خونهی فلانی و فلانی ام میره "کلی وسیله و اسباببازی خودشون میدن میاره" نهتنها نرمال نیست بلکه نشون میده غیر بچه سرپرستش و وضع زندگیشونم باید آنرمال محسوب بشه
دوستانی که میپرسین اینو چجوری برده اونو چجوری برده چرا نفهمیدی:
۱. کولهی بزرگ داشته
۲. صددرصد بهش اطمینان داشتیم و خیلی وقتا توی یه اتاق یا طبقهی خونه تنها میشده
۳. ما بین دو سه خونه بعلت شرایطمون درحال جابجایی هستیم و کاملا طبیعیه یه وسیله نباشه و فرض کنیم توی اون یکی خونهست
@MozheeNA
بچههه میگفته خودشون بهم دادن
بابای درستحسابی بالاسرش نیست، زن دوم گرفته نصف وقتا نیست.
بچهم امروز گفت فلان چیزمو که گم کردم یدونه عینشو ریحانه داشت (چیز خاصی بود و نمیتونست تصادفی باشه). چیزای دیگهیی هم دیدهبودم و شک کردم. لیست گمشدههامونو نوشتیم رفتیم دم خونهشون در زدیم./
@MozheeNA
بچه درو که باز کرد بلوز و گردنبند تنش بود
بعد که گفتم مادره زیر بار نمیرف میگف خودتون دادید، داداشش تصادفا اونجا بود کشوندم کنار گفتم اینارو بعضیاشو یهبار استفاده نکرده بچهم مریضه بده کسی؟ دوتا حرفم زدم غیرتی شد رفت سهچار برابر لیست ما وسیلههای بچهمو آورد طی چند رفت و برگشت
@hmorneg
ما بچه جنوب هستیم.
نخلی که ثمر نمیده را با تبر چند تا ضربه میزنیم و به نوعی زخمی میکنیم و در ضمن کمی بد و بیراه هم بهش میگیم که الدنگ با این هیکلت خجالت نمیکشی ثمر نمیدی و...
و در نهایت تهدید میکنیم که اگر سال دیگه ثمر ندادی قطع میشی.
فعلا جواب بوده این روش.
در مورد انبه هم
دوستان این #رشتو قراره به شما یک ایدهی کلی بده از روند سهامداری در #بورس در موجزترین شکلی که در توان منه و با پاسخ به حداکثر سوالات رایج. به عنوان کسی که سالهاست شغلی جز بورس نداره مطمئنم نکاتی توش هست که دونستنشون برای تازهسهامدار و کهنهکار لازمه، پس #ریتوییت کنید.
دخترا، دیدید اون همکلاسی پتیارهههتون یه شوهرِ خوبِ پولدارِ خوشتیپ میکنه در حالی که شما خواستگار ندارید چه حالی میشید؟ من کتابای کسشرو که میبینم چندتا چاپ میخورن ولی رمان من چاپ اولش تموم نشده همون حالو دارم دقیقا :)
@MozheeNA
آره واقعا
دلمم واسه بچههه میسوخت ولی هم باید عبرت میگرفت، هم بچهی من چه گناهی کرده وسایلی که بعضیاشو خیلی دوست داره ازش بدزدن؟ باید میکردم اینکارو
@soltani7tom
بچهم اومد گفت فلان مدادم که گم کردم عینشو ریحانه خریدهبود :))
از اونجایی که اون مدادو مادرش از فرانسه آوردهبود و چیز خاصی بود، گفتم چجوری مگه میشه؟ بعد گفت آاااااره تازه چند روز پیشم یدونه عین ساعتم خریدهبود!
خلاصه رسیدیم خونه شروع کردیم به بررسی گمشدهها و شد آنچه شد
هرکاری کنی دهن یه کسایی برای گهخوری بازه.
بهم میگه برای بچهت اینا رو دوباره میخریدی به اون بچهههام یه کادو میدادی عوض اینکه اینا رو ازش بگیری چون الان هرشب گریه میکنه. به جهنم گریه کنه خب. بنگاه خیریه انگار باز کردهم.
@moon_at_apogee
چند سالش بود؟
اون بچه برای همیشه نابود شد.
اگه شرایط مالی داشتید کاش برای بچه تون دوباره میخریدید و یه بار که دخترک اومد خونه شما، یه هدیه بهش میدادید و یه گوشه بهش میگفتید میدونم این کارو میکنی و این درست نیست.هر وقت چیزی خواستی اجازه بگیر وگرنه پلیس میاد و...
امروز تولدم بود.
خدا شبِ تولدم (دیروز) زیباترین هدیهی عمرمو بهم داد،
و امروز صبح اون زیباترین هدیه بهم قبل همه تولدمو تبریک گفت
اینجوری بود که انقد سیراب بودم که اصلا یادم نبود میشه توییت زد و گفت تولدمه
^‿^
سه هفته یه بار این بچه ۳۶ ساعت میره پیش مادرش، توی اون ۳۶ ساعت انگار سرِ منو کندن، قبلهم انگار گم شده،
توی مخیلهم نمیگنجه این زن چجوری سههفته سههفته بچهشو نمیبینه. اسمشم اینه که مادره
نامههای شاملو به آیدا ۳۰تا چاپ میخوره درحالی که چه نویسندهها و شاعرایی از بیمخاطبی تلف میشن و این ادبیات روز به روز لاغرمردنیتر و از دنیا جاموندهتر میشه.
کتابخونامون فقط شاملو و فروغو میشناسن، درحالی که با پول قهوههاشون میشه صنعت نشرو رونق داد و دلِ دستبهقلما رو گرم کرد
برای پنجمین بار میاد بغلم میکنه بوسم میکنه میگه شببخیر، بعد در گوشم میگه من از خداحافظی کردن و شببخیر گفتن به تو خسته نمیشم بابا...
آخه من چی بگم بهت جوجه...
طرف میره دکتر میگه هَرجامو انگشت میزنم درد میگیره، دکتر معاینه میکنه میبینه انگشتش شکسته
مُراد اینکه: هروقت دیدی همهچی یا همهکس بده و ناجور، احتمالا مشکل از خودت و سنسورای خودته
@__Faezeh_S
ممنون که اطلاع دادی، من یه لیست دارم که توش یادداشت میکنم کیا صبح با دوستپسرشون سکسچت میکنن، ولی نمیدونم چرا کسی همکاری نمیکنه و جمعآوری اطلاعات سخته انقدر. بازم خوبه آدمایی مثل تو پیدا میشن خودشون اطلاع میدن
توی پیادهرو یه شیشهی دلستر کاملا خورد شده و توی یه مساحت دهمترمربعی پخش شدهبود. فکر کردم اگه یهبچه روش بخوره زمین چی؟ دو سه دقیقه وقت گذاشتم همهشو جمع کردم کپه کردم یهگوشهی کمخطر و توی دید.
الان بیاید بگید دوسم دارید ^‿^
بعضی آدما تلههای عاطفیان. سیگنالِ دردسترس بودن میدن و دلبری میکنن تا بقیه سعی کنن نزدیکشون شن و اینا احساس خواستنی بودن کنن،و به قیمت بدکردن حال دیگران(با ردکردن و نادیدهگرفتنشون)حالشون خوب شه. اغلبم خوشگلن و بیهنر، چون خوشگلا از بچگی متوجه این امکان میشن
به اینا فقط باید رید
دخترم از توت چیدن خوشش اومده هر روز منو برمیداره میبره حیاط توت بچینیم. امروز میگفتم زیاد شد دیگه بریم، میگفت نه بازم بچینیم. گفتم خب توی یخچال از دفعههای قبل هنوز داریم، کسی نمیخوره که، گفت خب عیب نداره نگهمیداریم برای آذوقهی زمستونمون D:
@zananeiran_
اونا حتما میدونن که چه کسایی توی بیمارستان برای اعتراضات بستری شدهن. از وظایف حراست بیمارستانا گزارش همین موارده به ن.ا، ولی انتشار خبرش توی رسانه میتونه جونش رو نجات بده یا اگر خداییناکرده مثل #مهسا_امینی براش اتفاقی افتاد خونش پایمال نشه
میخوای گفتگومونو شات کن نظرسنجی کن
اولش به عنوان یه پدر حسابی شوکه شدم از اینکه یه پدر دیگه اونم به این جوونی باید عزادار بچهش باشه.
صفحهش رو باز کردم ببینم موضوع از چه قرار بوده.
بقیهشو میبینید:
به عنوان یه دهه شصتی فوقالعاده با دهه هشتادیا حال میکنم. بسیار جسور، منتقد و ساختارشکن هستن و خیلی چیزا که ما توی این سن نمیفهمیم براشون روشن و مسلمه.
البته که یهخورده بچهپروئن گاهی، ولی اینم اقتضای سنشونه.
نسل ارزشمندیان.
باور میکنید یه کسخلایی وجود دارن که برای صبحانه عسل رو با سیر خام خرد شده قاطی میکنن و میخورن؟!
واقعنا...
درواقع الان دارید توییت یکی از همین کسخلا رو میخونید ツ
@tar_lan_21
وااااااااااااای وااااااااای واااااای
اکثر منشنام تقدیره، اونایی هم که از تجربیات خودشون میگن معمولا از یه سنی بالاترن
بچهی پیشدبستانی رو بزنی دهنش خون بیاد؟ حالم خراب شد... اونو باید مادرشو گایید... مامانت چکار کرد؟
گفت نمیخوای باز زن بگیری؟ گفتم توچی نمیخوای طلاق بدی زنتو؟ جاخورد یه لحظه بعد گفت مگه کسخلم؟ گفتم مگه من طلاق دادم کسخل بودم؟ گفت خب زن تو خوب نبود گفتم سگش به زن تو شرف داشت گفت چته چرا پاچه میگیری گفتم دفعهی آخرت باشه توی زندگیم دخالت میکنی یا پشت سر مادر بچهم حرف میزنی.
۴۰روزه مادرش زنگ میزنه التماس میکنه که دلم تنگ شده بیا پیشم میگه دل من تنگ نشده.اینو آورده میگه این منم و تو و مامانی(مادرِ منو میگه)
دلم برات میسوزه خانم،ولی شاید روزی که بچه رو برده بودم کلاس نقاشی فکرکردی زرنگی،طلاهاتو جمع کردی ازخونهت مثل دزدا فرارکردی باید فکر الانو میکردی
رفتهبود رو مخم هی میگفت تولدم بهم چی کادو میدی،تولدم چی میدی
یهو فنرم در رفت گفتم ببین!تولدت بهت عن میدم!یه جعبهکادو میگیرم،توش میرینم،یه روبان قهوهایام بهش میزنم میدم بهت
اول افتاد زمین دوبار از خنده تشنج کرد،الانم هی میاد میره میگه بابا باز بگو
خدایا این شادیا رو از ما نگیر
زنیکهی احمقو ۱۰سال باهاش زندگی کردم کافی بود خواهربرادراش سوت بزنن مث سگ زندگیشو ول کنه بدوئه هر قبرستونی که اونا هستن یا دارن میرن،
حالا توی این اوضاع و احوال روی مخ بچهی ۸ساله کار کرده که میخوام ببرمت مسافرت (خونهی خرابشدهی خواهرش، شهرشون). نذارمم توی چشم بچه بده میشم
بهش میگم دخترم میدونی جنس پوستهی تخممرغ چیه؟ میگه نه و به کارش ادامه میده. میپرسم نمیخوای بدونی؟ میگه نه نمیخوام بدونم، و با دقت بیشتری به کارش ادامه میده...
فقط گفتم دمت گرم که انقد تکلیفت با خودت مشخصه بچه :)))
آقایون و خانومای عرزشی، واسهی چی ما میایم مسجد دو رکعت نماز بخونیم بغل گوشمون عر میزنید مرگ بر ضد ولایت فقیه؟
خوبه منم پاشم داد بزنم کس ننهی همهتون؟ نه خوبه؟!
بچهها من توی بورس سهام میخرم و میفروشم و سبدگردانی و تدریس انجام میدم. سعی میکنم ارزونتر بخرم و گرونتر بفروشم و این تنها منبع درآمدمه. خواهشی که دارم لطفا سهاماتونو نفروشید تا نیاد پایین و منم بتونم یه لقمه نون بخورم. لطفا ریتوییت کنید.
جدی عکس کیرتونو توی ناشناس میفرستین برای دخترای مردم؟ من توی زندگیم با چهارتا خانوم ارتباط داشتم یکیش همسر سابقم بود به این قبله با هیچکدومشون بار اول روم نمیشد بکشم پایین
الان رفتهبودم بیرون از مغازه چیزی بخرم، داشتم برمیگشتم ده متر مونده به درِ خونه یه سمند پلیس وایستاد بغلم گفت آقا، گفتم برو بابا، به راهم ادامه دادم گفت آقا با شمام دوباره گفتم برو بابا دنبال کارت، کلید انداختم به در اومدم تو D:
اون تابلو رو بزرگترین عشق زندگیم کشیده،دختری که باور نمیکنید بگم چکارا کردمو منو نخواست.گذاشتمش اونجایی که شدیدترین لحظات حسیمو میگذرونم و باز برام مث یه تیکه از دیواره.بهش میگم تو که تویی به تخممی یعنی کسی هست یه روز باز دلمو بلرزونه؟
گفتم چون زیاد شوخی میکنم کسی یابو برش نداره