همون والِ ۵۲ هرتزی
1 year
منو داشمم جوجه داشتیم :) جوجهه خیلی عادت کرده بود بهم هرجا میرفتم دنبالم بود ، یبار با داداشتم داشتم توپ بازی میکردم جوجه کنارم بود:) داداشم یه شوت محکم زد توپه خورد به جوجه ، جوجه جسبید به دیوار :))))) انقد محکم زد که خود داداشم نمیزاشت برگردم جنازشو نگاه کنم:)💔