متوجه شدم و رفتم نزدیک و بهشون گفتم
لازم نیست نگران باشید
بخدا من قصد بدی ندارم و
فقط حواسم بهتون هست که نزارم کسی
براتون مزاحمت ایجاد کنه
از ذوق چشماشون پر شد و لپ منو کشیدن.
تو مترو ازشون جدا شدم و سوار قطار شدم
بعد از چند دیقه دیدم اومد کنارم نشست و گفت
بادیگارد من چطوره؟
2/3