مامانم داشت به بابام میگفت “بِلانچ” میدونی چیه؟ یه وعدهی غذاییه که بین صبحانه و ناهار میخورن. بلند شدم رفتم توضیح دادم که عزیزم اون “برانچه” که پدرم برگشت گفت “برنچ” که یعنی شعبه. کانون زبان ایران.
دوستان من یک سوالی از آقایون دارم. زمانی که میبینید یه خانم داره پارک میکنه اگر بهش فرمون ندید در لحظه خشک میشه میفته یا یهکم زمان میبره بعد خشک میشه میفته؟
۴ تا مهمون دارم، غذام پخته و جا افتادهس، چاییمم دمه، کیک هم پختم، سالاد ماکارونی هم درست کردم، میز میوه و مخلفاتمم چیدم و نشستم تا برسن، اصلا بنظرم سخت و پیچیده نیست اینکارا ...
پارتی کردن با علوم پزشکی واقعاً جالبه. یکی حالش بد میشه ۱۵ نفر از کادر درمان مزه به دست به صورت همزمان دارن علائم حیاتی چک میکنن تشخیص افتراقی میدن.
ولی دیگه نیاز نیست بشینم فکر کنم که آیا واقعا نمیخوام مهاجرت کنم، چون دیگه نمیتونم مهاجرت کنم کلا. دوستامم نمیتونن، همه میمونیم با هم میریم شمال. عاشق آخوند هستم.
دوستان سلام. من از عادت کردن به حجاب اجباری، مهاجرت دوستهام، استاد مذهبی نفهم، مملکت آخوندی، آزار کلامی و دیک پیک خسته شدم. از این فرآیند تعفن برانگیز عادت کردن خسته شدم. ممنون از توجهتون.
بابا قسمتی از مهمانی هست که دور از همه بعد از رقص طولانی میشینی یه گوشه و دخانیات مورد علاقهت رو استعمال میکنی، حرکات دستها و پای انسانهای رو نگاه میکنی و ذهنت خالیه؟ من میخوام اونجا بمیرم.
من مسواک که میزنم موهام رو با یه دستم جمع میکنم یه طرف صورتم تا خیس نشن و یکبار یکی نگاهم کرد گفت “بین همهی آدمها تو از همه خوشگلتر مسواک میزنی.” دلم میخواد برم از همه بپرسم بامزهترین تعریفی که ازشون کردن چی بوده و درس نخونم. 🧚🏻♀️
داشتم با بابام دعوا میکردم که فلان چیز رو بخریم و مخالفت میکرد، بهش گفتم میدونستی من فلان واحدم رو ۲۰ شد��؟ یهکم نگاهم کرد گفت بعد عید میخرم. :)))) تنها فایدهی تحصیلات.