عکس هدرمو دیدین؟ اونجا رو لبه پرتگاه واستاده بودیم، منو امین محکم همدیگه رو گرفتیم یک وقت نیوفتیم، دقیقا این عکس توصیف رابطمونه همو محکم گرفتیم و به زندگی وصل کردیم یک وقتی یکیمون پایین نیوفته توفشار زندگی...
@Medisa__m
تو با زدن اون بچه با زت عموت هیچ فرقی نداری کاش بفهمی بچه هیچی نمیدونه و باید باتوضیح بهش چیزیو یادداد بهت تبریک میگم تو یکی از عوامل افسردگی اون بچه تو بزرگسالی شدی
دوستان به نظرتون به موکلی که خیلی خیلی محترمه خیلی باادبه چجوری بگم حق الوکاله ای که قراربود دوروز پیش واریز کنه نکرده رو بریزه میخوام اس ام اس بدم چون تلفنی انقد مودب حرف میزنه روم نمیشه بگم:/
@Sab_Sabam
منم واسه داداشم یکبار رفتم یکی از دوستاش وریده تو کلاس گفته بچه ها یک دختره خیلی خوب اومده تو مدرسه بیاین بریم ببینیمش داداشم گفته اون خواهر منه🤣🤣طرفم گفته بببخشید داداش نمیدونستم
@iamsedamin
واقعا باید باانلاین شاپا اینجوری برخورد کرد نه تنها عذرخواهی نکرد اگه توییت نمیکردی اصلا پیگیری نمیکرد باید اینجوری رفتار کرد باهاشون متاسفانه۴ تا کلمه حقوقی یاد گرفته بااون بقیه رو تهدید میکنن
وکالت باعث شده قسمتای جالبی از من بوجود بیاد امروز داد زدم سرطرف مقابل بعدم دیگ هرچی گفت بهش نگاه نکردم گفتم طرف حساب من شما نیستی پشمای خودم اون لحظه ریخته بود
قطار خراب شده وسط بیایونیم منتظر امدادیم
یک عده دارن نماز جماعت میخونن
یک عده دارن قلبون میکشن
چندنفر وسط کوپه حالشو بد شد
قشنگ ایرانی بودن تواین فیلم مشخصه
هیچکس (خانواده و فامیل)نمیتونه متوجه این موضوع بشه اومدنم به اینجا چقدددد رو زندگی فردیم و شخصیتیم تاثیر داشته همچنان قراره بیشتر تاثیر بزاره باهمه سختیاش واسم مفید بوده
اومدم قورمه ��بزی بخرم داشتن ظرفای نذری پرمیکردن به من ندادن خب منم یک ادم بودم مثل بقیه:/تازه من نیازم به غذا از بقیه بیشتره بلد نیستم درست کنم ثوابش بیشتربود
این وکیله هست بلاگره ساناز اسدی پور باکارگاه های قراردادنویسی یک روزه اش چه پولی داره از ملت میگیره و واسم جالبه کسایی هستن که کاملا جدی ثبت نام میکنن واقعا دوست دارم ازشون بپرسم هدفشون از ثبت نام و پول دادن چیه؟ی سوال دیگ ام دارم ازشون چرا باید بااون دختر عکس بگیرن
واقعا امروز به این نتیجه رسیدم درود بر ازدواج سنتی مستقلی توش هیچی نیست امروز دوستم که ازدواج کرده داشت از پولی که ذخیره کرده میگفت منم داشتم به موجودی حسابم فکرمیکردم
وشرایط متفاوت زندگیمون🫠
تولستوی یه جمله قشنگ داره که میگه:
«همه چیز برای کسی که می داند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق می افتد!»
خلاصه که آروم باش، ببین، بشنو، بگذر، خرده نگیر و یادت بمونه که گاهی صبر خودِ تلاشه...🌱
شما فکر کنید چندماه دیگه قراره پایه یک بگیریم هنوز یک عده توکلاساو همایشا عکس میگیرن از رو صندلی نشستنشون استوری میزارن یا میزارن پروفایلشون واقعا درکشون نمیکنم یکسال شد این همه عکس گرفتین کافی نیست؟
زن عموی مامانم بهش زنگ زده دعوتمون کنه مهمونی به مامانم گفته دخترارو عروس نکردی؟مامانمم درجواب گفته اونایی که عروس شدن دارن برمیگردن چراعروس کنم؛ خب مادرمن، یک کلمه بگو نه واقعا نمیفهمم مامانم چراانقد رواین سوال حساسه🤦🏻♀️
بزرگترین دستاورد من تواین یکسالی که دارم کاروکالت میکنم اینه روپول هیچ پرونده ای تاقبل اینکه به حسابم واریزنشده حساب نکنم دیگ هرکی میاد اصلا راجبش خوشحال نمیشم
ساعت ۳ شب داشتیم با داداشم خاطره میگفتیم مسخره بازی میکردیم میخندیدیم داداشم یهو گفت چقد دلم تنگ شده بود از وقت تو رفتی خونه دیگ مثل قبل نیست خیلی ساکته هیچ صدایی توش نیست 🥲دوباره حس عذاب وجدان لعنتی اومد سراغم(بیشترمیفهمم چرا بابام هنوز قبول نمیکنه میگه من برمیگردم)
امین زنگ زده میگه چه خانم دکتر دافی شیفتو تحویل گرفت چقد خوب بوده میخوام بیام اینجا فقط بخاطراینکه بیاد شیفت تحویل بگیره گفتم چه کاریه برو ویزیت بده حداقل یک دستی بهت بزنه فقط تماشانکنی میگ نه تنها بدت نمیاد پیشنهادم میدی،خب جدی تماشا تنهاکه به درد نمیخوره حداقل ب��ه معاینه اش کنه
امروز یکی از وکیلایی که واقعا رو سوادش حساب میکنم زنگ زد ازم سوال حقوقی پرسید و فکر میکنید چی؟ درسته پیگیری چک😂🥲واقعا نمیدونم خوشحال باشم یا گریه کنم به حال خودم😶
وکیل با ۴۰ سال سابقه مالیاتش اومده ۲ تومن چون یا سکه میگیره یا دلاریا شماره کارت خانوادشو میده بعد منه کاراموز باید واسه تمدید پروانه مالیاتمو تسویه کنم بااین پرونده هایی که بهم میخوره😒
امروز خونه کسی نبود تصمیم گرفتم به پاس تمام مدتی که دختر این خونه بودمو غذا درست نکردم واسه بابام سوپ کلم بروکلی درست کنم طفلی قاشقو گزاشت دهنش قیافش یه جوری شد خندیدم گفت نه شیرینه فقط مامانم نمک اورد ولی میخوام اعتراف کنم پودر کاکائورو جا فلفل سیاه ریختم😶
تااینجای کار مامانم هرروز صبح واسم اب پرتقال میگیره انواع میوه و سبزیجات و سالاد بهم داده رفته پاکسازی پوست یادگرفته انجام داد واسم ماسک مو میزاره الانم گوش دردم داده هی پارچه داغ میکنه میزاره رو گوشم این زن چجوری تونسته با تنهایی زندگی کردن من کنار بیاد:/
واقعا قصد قضاوتو توهین به وکلای اقا رو ندارم ولی واقعا فضای عجیبی شده ادم هیچ کاری نمیکنه صرفا چون مجرده رفتارهای عجیبی از بعضی از وکلا میبینه واقعا از ته قلبم دوست دارم کنار یک خانم وکیل باتجربه کار کنم و یادبگیرم از نظرروانی قطعا حال بهتری دارم
دوستان گفتین این موکله قرار نیست حق الوکالشو بده
پیام داد علیرغم میل باطنی ام مجبورشدم بخاطر شما به کسی بگم پول بزنن واستون میبوسمت🫠🫠خدایا شکرت بابت کاری ک انجام دادم منت گذاشت
قرارشد مزو صورت و مو انجام بدم احسان سرمو گرفته بود امین دستامو و پاهامو کنترل میکرد فرزاد مزو میزد 🤣🤣 بعد هر بار یک استراحت هممون میکردیم دوباره انرژی بگیریم من دستوپا بزنم و جیغ بزنم نزارم اونا انرژی بگیرن نگهدارن منو احسانم اون وسط مدیتیشن گزاشته بود میگف چشماتو بند نفس بکش
به مامانم زنگ زدم میگه خونه ای امشب گفتم اره برگشته به خواهرم میگ امشب خونه است گفتی بیرونه🤣بعد بابام زنگ زد بدون اطلاع از همه جا گفتم خونه ام خیالش راحت شد روسفید شدم دوباره بعد از۲۶ سال پیش بابام☻️خوشحالم دخترگل بابام موندم