دیروز رفته بودیم خونه دوستم که تازه کات کرده بود و حالش خوب نبود و خب فقط برای اینکه زود برسیم اونجا و این بچه از شدت گریه کردن خودشو خفه نکنه با لباس های سردستی و بدون هیچ تیپ و آرایش خاصی بدو بدو خودمونو بهش رسوندیم
دور هم نشستیم کلی خوراکی و غذا سفارش دادیم و دلداری دادیم و