آدم کاریزماتیک، حامد اسماعیلیون. متمرکز پای هدفش وایساده و هزارتا حاشیه هم پیش بیاد، خودش رو درگیر نمیکنه و ذرهای جابجا نمیشه.
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
#OpIran
اینکه مسیح علینژاد به حجاب اجباری میگه «دیوار برلین» تشبیه درستیه. اینا جوری حجاب اجباری رو به هویتشون گره زدن، که با کنار گذاشتنش، از بالا تا پایین فرو میریزن.
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
امروز مربی باشگاه به یکی گفت "کی قلبت رو شکسته که اینجوری ورزش میکنی؟" (طرف چهار ماهه که حتی یک جلسه رو هم نپیچونده) فکر کردم شوخی میکنه، ولی ازش پرسیدم ورزش کردن چه ربطی به شکسته شدن قلب داره. گفت آخه معمولا اینطور جدی پیگیر ورزش بودن رو فقط تو اونهایی دیدم که بریکآپ داشتن.
یه تحقیقی تو هاروارد ۸۰ ساله که داره انجام میشه. اول هدفشون این بود که اثر ویژگیهای ذاتی افراد رو در موفقیتشون بسنجن (مثلا اندازه دور سر!) این تحقیق همینقدر سادهانگارانه بود، ولی چون برای مدت طولانی پیگیری شد، ازش نتایج جالبی بدست اومد. /۱
هفته پیش خبر تکستهای Jonah Hill پخش شد. به دوستدخترش گفته بود اگه عکس با بیکینی تو اینستاگرام میخوای بذاری یا با مردهای دیگه زیادی خوش و بش داشته باشی، من به تصمیمت احترام میذارم، ولی اینها مرزهای رابطهی من هستن و من پارتنر مناسبی برات نیستم.
تمرکز کردن روی کار نزدیک به غیرممکن شده. برای شما اینطور نیست؟ هر لحظه حواسمون پیش ایرانه و انگار موارد دیگه کاملا اهمیتشون رو از دست دادن.
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
#OpIran
دهه شصتیهای عزیز، یه چند دقیقه دست از خودتحقیری بردارید. هی نگید خاک بر سر ما که اونطوری بودیم. ما تو شرایطی بزرگ شدیم که مطیع بودن ارزش بود. از صبح که بیدار میشدیم، خونواده، معلمها، استادها و... همه تحقیرمون میکردن. کسی برای ما ارزش قائل میشد؟ با ما مثل آدم حرف میزدن؟
تو صف فروشگاه ایرانی وایساده بودم. یکی از مشتریها، که دنبال سیر تازه بود، از فروشنده میپرسه:
Do you have "seer-e taazeh"?
فروشنده هم جواب میده tomorrow
واقعا از این مکالمه دلم شاد شد 😄
تا حالا دیدین یکی که تو دبیرستان دانشآموز خوبی بوده، در دانشگاه با سختی روبرو میشه، انگیزهاش رو از دست میده، و شاید حتی به سختی مدرکش رو بگیره؟ یا یکی که در دانشگاه عالی بوده، سر کار دیگه اون انگیزه رو نداره و تبدیل میشه به یک کارمند معمولی. علتش چیه؟ /۱
ماشین رو کنار خیابون پارک کرده بودم. برگشتم دیدم درش بازه و دزده محتویات داشبورد و کنسول رو ریخته بود بیرون. تنها چیز قیمتی تو ماشین عینک آفتابیم بود. دیدم اون رو از تو کاور درآورده، ولی نبرده!
تصور اینکه طرف عینک آفتابی رو زده چشمش، ولی نپسندیده و نبرده، خیلی رو اعصابم رفته!!
یه اصطلاحی اینجا رایجه (فکر کنم بین مردها)
Small dick energy
به کسی میگن که تا جای ممکن بولی میکنه و با زورگویی کارش رو جلو میبره، ولی وقتی با یکی روبرو میشه که زورش نمیرسه، خودش رو میزنه به مظلومیت و از کارت قربانی استفاده میکنه.
#مهسای_امینی
#اعتراضات__سراسری
تا حالا شده شبها خسته برین تو تختخواب، ولی سرتون رو بکنین تو گوشی و خوابیدنتون رو عقب بندازین؟ حتی با اینکه میدونین باید صبح خیلی زود بیدار شین، باز هم دلتون نمیاد بخوابین؟
امروز متوجه شدم این پدیده اسم داره:
Revenge bedtime procrastination
چرا این اتفاق میافته؟ /
دیشب کنسرت سیاوش قمیشی بودم. تو کنسرتهای دیگه، خوانندهها بین آهنگها با مردم حرف میزنن و سرگرمشون میکنن. ولی قمیشی اهل حرف زدن نبود. تند تند آهنگها رو پشت سر هم اجرا میکرد. طوری شده بود که فکر کردم ماشینش رو تو پارکینگ یه ساعته گذاشته و نگرانه دیر برسه ماشینش رو جرثقیل ببره.
یه عده شروع کردن به Jonah Hill برچسب زدن - نارسیستیک، اینسکیور، کنترلگر و... . ولی به نظر من اتفاقا خیلی رفتار بالغانهایه که شما حد و مرزها و خط قرمزهات رو همون اول مشخص کنی و به طرف مقابل بگی. اگه طرف مقابل به نظرش غیرمعقول اومد، قبول نمیکنه و میره. همدیگه رو اذیت نمیکنید.
از خونواده پرسیدم چیزی میخواین براتون بخرم؟ برادر کوچیکه گفت "مرسی داداش" و همینطوری داره لیست خرید میفرسته.
بقیه خونواده گفتن "چیزی نمیخوایم. میخوایم خودت رو ببینیم"
ایکاش یکم از اون تهتغاری یاد بگیرن. حق خودش میدونه که دوستش داشته باشیم و همونطور هم رفتار میکنه. قربونش هم میرم
چرا بعضی از آدمهای باهوش به تواناییهاشون اعتماد ندارن و به رفتاری عادت میکنن که موفقیتهاشون رو محدود میکنه و مانع بدست آوردن دستاوردهایی میشه که استحقاقش رو دارن؟ رفتاری مثل اهمال کاری، خود تخریبی و غیره. چکار باید کرد؟ /۱
پسر و دختر هر دو +۳۰ ساله. هر دو PhD. سالها با هم تو آمریکا زندگی میکردن و حرف از ازدواج میزدن. ولی به دلیل مخالفت خونواده پسره این ازدواج هیچوقت سر نگرفت.
نفوذ بعضی از خونوادههای ایرانی تو زندگی بچههاشون واقعا عجیبه! انگار مستقل از سن، مدرک و مکان، همیشه حضور پرقدرتی داره!
یه زمانی بابام زیر پستهای فیسبوک و اینستاگرامم کامنت میذاشت و قربون صدقه میرفت که "افتخار ایران و دنیایی!"
بهش گفته بودم بابا جون از این کامنتها نذار. میدونم لطف داری، ولی اینطور که نیست و من بیشتر خجالت میکشم.
بعد از اون دیگه برای من کامنت ننوشت. ولی اگه دوستهای غیرایرانیام/
چند شب پیش با دوستهام صحبت میکردم و بهشون میگفتم تنها بودن خیلی اعتیادآوره. یه آرامش نصفنیمهای داره (گاهی هم عذابآور) که هر روز بیشتر از روز قبل دنبالش میکنی. طوری میشه که از یه جایی به بعد، اگه خودت رو مجبور نکنی، واقعا نمیری کسی رو ببینی.
اولین نکتهای که متوجه شدن این بود که افرادی که زندگی اجتماعیتری دارن، هم در زندگی سالمترن و هم در کار موفقتر میشن. دیدن اثر زندگی اجتماعی برای سلامتی فرد از ورزش کردن و رژی�� غذایی مناسب بیشتره! /۲
«تجربههای جدید و دوپامین»
تو آزمایشی، یک موش نر رو در قفسی با یک موش ماده قرار دادن. در ابتدا، این موشها بارها با هم جفتگیری میکنن. بعد از مدتی، موش نر دیگه تمایلی نداره. هر چقدر هم موش ماده اصرار کنه، موش نر با بیتفاوتی رد میشه. /۱
۱. تو آمریکا یک زمانی کلمه black برای توصیف رنگ پوست یا نژاد کسی بد و نژادپرستانه تلقی میشد. بخاطر همین کلمه African-American رو جایگزین کردن. دو سال پیش، به همین کلمه هم اعتراض شد - که همه سیاهپوستها که ریشه آفریقایی ندارن و ممکنه از استرالیا یا جنوب آسیا باشن.
امروز یه چیز جدید یاد گرفتم. بهش میگن
Duality of breakup
(دوگانگی جدایی)
یعنی در عین حال که دلت براش تنگ میشه و یاد خاطرات خوب میافتی، همزمان احساس آرامش میکنی که رابطه تموم شده و میدونی نمیتونستی ادامه بدی.
داشتن این احساسِ به ظاهر متناقض طبیعیه و خیلیها تجربه میکنن
#TIL
اونایی که کامنتش رو میخوندن که میدونستن من افتخاری نیستم و این حرفها فقط محبت پدرانه است. اگه هم میخواستن مسخره کنن هم گور باباشون. چقدر الکی به خودم و اون بنده خدا سخت گرفتم.
بعد، متوجه شدن اکثر مردها در زندگی اجتماعی دچار مشکل جدی میشن. خیلی از اونها بار پیدا کردن دوست و روابط اجتماعی رو به کلی به دوش همسرشون میندازن و خودشون در زمینه دوست پیدا کردن ناتوان میشن. وقتی اون رابطه بهم میخوره (همسر فوت میکنه، جدا میشن، یا...) اونها شدیدا ایزوله میشن. /۴
یک باور عمومی وجود داره که ما دوستهای واقعیمون رو در زمانهای سختی میشناسیم؛ وقتی بهشون نیاز داریم. ولی کتاب میگه ببینید به چه افرادی میتونید خبرهای خوبتون رو بگید. کیها هستن که از شنیدن موفقیتها و شادیهاتون خوشحال میشن. دوستهای واقعی اینها هستن. /۱
مسابقه تکواندو بین #کیمیا_علیزاده و #ناهید_کیانی تموم شد و کیمیا برد.
من نمیدونستم مربی تیم تکواندوی پناهندهها هم ایرانیه. تو تمام مسابقه صدای مربیها شنیده میشد که به زبون فارسی داد میزدن "آفرین" یا "حمله کن" یا... خیلی حس عجیبی بود دیدن ایران در مقابل ایران تو المپیک
الان سرچ کردم دیدم این پدیده واقعیه. بهش میگن Revenge Body
بعضیها بعد از بریکآپ مقصر رو پارتنرشون میدونن. ولی عدهای به خودشون نگاه میکنن ببینن چه ضعفهایی داشتن که باعث شد طرف دیگه نخوادشون.
ولی بجای اینکه دست روی دست بذارن، تصمیم میگیرن کاری بکنن و خودشون رو بهتر کنن. اینطوری هم کنترل امور رو تو دست خودشون میبینن و هم تحسین بقیه اون تاییدی که دنبالش بودن رو بهشون میده.
...
خلاصه اگه دنبال انگیزه برای ورزش کردن هستین، مثل اینکه بریکآپ انگیزه قویای ایجاد میکنه!!
(آمریکا)
پارسال برای باز کردن گچ پام رفتم بیمارستان. طرف تا وارد اتاق شد خودش شروع کرد به توضیح دادن که این اره رو آدم کار نمیکنه. بعد، ارهی روشن رو گذاشت رو دست خودش.
بعد پرسید خیالت راحته؟ شروع کنیم؟
..
روزی که تو ایران هم همین برخورد رو با مراجع/مشتری داشته باشیم عید منه!
تو بعضی از روابط، شرایطی پیش میاد که انگار یه پارتنر داره همیشه دنبال اون یکی میدوه و ازش انتظار توجه بیشتر، سکس، ارتباط عمیقتر و... داره. ولی هرچقدر که بیشتر تلاش میکنه، اون یکی فاصلهاش رو بیشتر میکنه. به این رابطه pursuer-distancer (تعقیبکننده-فاصلهگیرنده) میگن. /۱
زنی پسرش رو میبره پیش پزشک و متوجه میشن گوشش چرک کرده و باید عمل بشه. دکتر روزی رو برای عمل مشخص میکنه که زن هم در همون روز باید کار مهمی رو برای شرکتش ارائه کنه. وقتی این قضیه رو مطرح میکنه، دکتر با تندی بهش میگه "گوش پسرت مهمتره یا کارِت، خانم؟!" /۱
این تنها شدنِ مفرط یه بخشیش به محیط و دید اجتماع هم برمیگرده. مثلا اگه یه مرد میانسالِ تنها بره در خونه همسایهها و ازشون بخواد باهاشون رفت و آمد داشته باشه، همسایهها شاید خیلی پذیرای اون نباشن. بطور کلی، اونها کار سختتری نسبت به زنها برای جمع کردن افراد دور و بر خودشون دارن /۵
سال اولی بود که اومده بودم آمریکا. یه روز ساعت ۶ عصر، نتایج پروژهام رو برای استادم ایمیل کردم و بعد با خیال راحت رفتم دستشویی. تا روی توالت نشستم، یکی وارد دستشویی شد. تق تق تق صدای پاش رو شنیدم، و یهو دیدم یه جفت کفش جلوی در توالتی که من توش بودم سبز شد. استادم بود.
گروه دوم یکم اعتماد به نفس کمتری دارن و شاید بعد از بریکآپ رو بیارن به جدی ورزش کردن.
اونها چون خودشون رو کافی نمیدونن، به تایید بقیه نیاز دارن. مخصوصا تایید پارتنرشون. وقتی سینگل میشن احساس ناکافی بودن تو اونها تشدید میشه.
نزدیک به ۵۰٪ ازدواجها به طلاق ختم میشن. تازه اینها افراد خوششانسی هستن که تشخیص دادن رابطهشون کار نمیکنه و ازش بیرون اومدن. خیلیها در روابط مخرب گیر کردن و توان بیرون اومدن ندارن. ولی واقعا داشتن یک رابطهی موفق مثل انداختن سکه است؟ آیا همهچی شانسیه؟ /۱
یا وقتی از مردم میپرسیدن چقدر فکر میکنی بقیه دوست داشتن باهات در مسیر همصحبت بشن، تخمین اونها ۵۰٪ بود. ولی واقعیت چیزی نزدیک به ۱۰۰٪ بود. تقریبا همه دوست داشتن با اونها حرف بزنن. اکثر افراد استرس شروع مکالمه دارن. ولی وقتی حرف زدن شروع شد، بقیهاش معمولا راحتتر پیش میره. /۸
نکتهی جالب دیگه این بود که وقتی از مردم میپرسیدن برای رفتن به سر کار (یا سفر) ترجیح میدن با کسی صحبت کنن یا نه؛ اکثریت میگفتن که ترجیح میدن کسی کاری به کارشون نداشته باشه. ولی در عمل دیدن، وقتی همسفر خوب داشته باشن، به همه خیلی بیشتر خوش گذشت. /۷
همه ما یه سری حد و مرز فردی داریم و یه سری استانداردها برای رابطه. همه اینها برمیگرده به اینکه چطور بزرگ شدیم و چه تجربیاتی داشتیم. شاید ما نتونیم حد و مرزهای یکی دیگه رو درک کنیم، ولی قرار هم نیست همهچی برای ما قابل درک باشه. یا برای ما کار میکنن، یا نمیکنن.
عکسی از من میذاشتن، برای اونا کامنت به انگلیسی میذاشت
My scientist son!
دیگه دیدم کارش رو در سطوح بینالمللی گسترش داده، مجبور شدم تذکر جدیتری بدم که بیخیال شه.
...
ولی الان که نگاه میکنم میبینم چقدر به بنده خدا الکی سخت گرفتم. اصلا برای چی خجالت میکشیدم؟ /
با همه این موارد، توصیهی افرادی که در این زمینه کار و تحقیق میکنن اینه که دست از تلاش برندارن و سعی کنن زندگی اجتماعی داشته باشن. در خیلی از موارد، افراد ممکنه فکر کنن بقیه نمیخوان باهاشون همصحبت بشن. ولی در واقعیت این امر خیلی کمتر از اون چیزیه که تصور میکنن. /۶
«وقتی هرچیزی رو باور میکنی»
در روستایی در یمن، پسری مریض شده و در حال مرگه. بزرگترهای روستا به پدر پیشنهاد میکنن چوبی رو آتش بزنه و در سینه پسر فرو کنه تا مریضی از بدنش خارج بشه. پدر هم همینکار رو میکنه. /۱
نزدیک به دو-سوم زوجهایی که بچهدار میشن، میزان رضایتشون از رابطه افت چشمگیری میکنه. نویسندهها میگن حتی اگه ندونن زوجی بچه دارن یا نه، از مدل دعوا کردنشون باهم میتونن این مساله رو تشخیص بدن. زوجی که بچه داره، به مراتب تندتر با هم دعوا میکنن. /۱
این کتاب رو شروع کردم
Eight Dates
نویسندهها بیشتر از سی سال در مورد روابط تحقیق کردن، و متوجه شدن از روی علائم ساده در یک رابطه، با دقتی نزدیک به صد در صد، میشه فهمید که فرجام پارتنرها چی میشه؛ با هم میمونن، یا جدا میشن (یا حتی با هم میمونن ولی زجر میکشن)
#خلاصه_کتاب_متین
ازدواج قراره چه مشکلی رو حل کنه؟
- فرار از تنهایی؟ شما میتونید تنها نباشید، بدون اینکه ازدواج کنید. در خیلی از موارد ازدواج همون مشکل تنهایی رو هم حل نمیکنه.
- بخاطر تعهد؟ شما بدون ازدواج هم میتونید به کسی متعهد باشید.
- بخاطر سکس؟ اون رو هم بدون ازدواج میشه بدست آورد /۱
خونه رو کارگرها مرتب میان تمیز میکنن. غذا رو هم شرکت میخورم. الان میبینم همین دو مورد «تمیز کردن خونه» و «برنامه غذایی» که دیگه بهشون فکر نمیکنم، چقدر ذهنم رو رها کرده برای کارهای دیگه.
شما هم با دیدن فیلمهای کتک خوردن مامورها و مزدورهاشون دلتون خنک میشه؟ من انقدر عصبانی ام، که ذرهای بخاطر این قضیه احساس عذاب وجدان ندارم.
#مهسا_امینی
#MahsaAmini
#OpIran
صبح تازه بیدار شده بودم و داشتم تو آشپزخونه برای خودم قهوه میریختم که دیدم یکی داره تلاش میکنه در خونه رو باز کنه. همین هفته پیش بود که از بچهها شنیده بودم دزدی زیاد شده و تو مواردی هم یهو ریختن تو خونه مردم. چاقوی آشپزخونه و لیوان قهوه رو برداشتم رفتم جلوی در وایسادم. /
دخترِ دوستِ مامانم تازگیا به همراه همسرش رفته کانادا. الان یه ماهه هرچی پست تو اینستاگرام میذاره با کپشن انگلیسیه.
امروز سالگرد ازدواجشونه و کپشن زیر رو برای عکسشون نوشته:
Third marriage anniversary. Thanks for the bondage!
فکر کنم منظورش bonding بوده؛ وگرنه منطقی نیست! 🤦🏻♂️
وقتی افراد تازه دارن همدیگه رو میشناسن و شروع میکنن به دِیت کردن، کلی کار جدید و ماجراجوییهای متنوع دارن. ولی هر چقدر که رابطه جدیتر میشه، برای خیلیها این قضیه کمرنگ میشه. اونها متوجه نیستن که دقیقا یکی از دلایل اصلی که باعث نزدیکیِ اونها میشد رو دارن کنار میذارن. /۱
(ایران)
برادر کوچیکم پاش تو گچ بود و بردمش بیمارستان تا گچ رو باز کنیم
یکی با همین اره برقی اومد تو اتاق. پرسیدم آقا این خطرناک نیست؟ هنوز کلام منعقد نشده بود که دست من رو کشید جلو و ارهی روشن رو گذاشت روش! قلبم اومد تو دهنم!
با حالت طلبکاری گفت دیدی؟ این رو آدم کار نمیکنه!
یک نکتهی ساده آشپزی اگه بخواین بهم توصیه کنید چیه؟
خودم این توصیه رو براتون دارم (که یکی از آشپزهای شرکت یادم داد)
وقتی میخوایم چیزی رو با کره سرخ کنیم یا تفت بدیم، اگه کره رو همینطوری بندازیم تو ماهیتابه، زود میسوزه. بهتره کف ماهیتابه رو خیلی کم (سطحی) قبلش با روغن چرب کنیم.
به یکی شماره تلفنم رو میگفتم. تهش پرسید ایرانی هستی؟ گفتم آره، چطور؟ گفت از روی تلفظ nine حدس زدم. بعد گفت چند تا دوست ایرانی داشته و فهمیده صدای «آی» رو گرد (round) تلفظ میکنیم - مثل nine، ice
بعد از ده سال زندگی تو این کشور، این اولین بار بود که چنین چیزی شنیدم.
«اثر سروتونین»
تحقیقهایی که روی میمونها انجام شد نشون دادن اونهایی که در رده بالای سلسلهمراتب هستن، میزان بیشتری سروتونین دارن. میمونهای ردههای پایینتر بطرز چشمگیری سروتونین کمتری داشتن، که باعث میشد بیشتر بترسن و کمتر سراغ چالشها برن. /۱
توصیهاش هم اینه: اگه بین دوجا باید انتخاب کنید (مثلا دوتا دانشگاه، شرکت و...) بهتره جایی رو انتخاب کنید که بدونید به راحتی در یکسوم پایینی قرار نمیگیرید.
...
داشتن اعتماد به نفس فاکتور مهمی در موفقیت فرده. احتمالا مهمتر از خود میزان تواناییهاش. /۵
گوشهی دندونم رو به دندونپزشک نشون دادم که پریده بود. نگاه کرد و گفت وقتی چیز ترش میخوری، دندون آسیبپذیر میشه و با یه ضربه کوچیک ممکنه اینطوری شه. وی در ادامه افزود "احتمالا لواشکِ ترش خوردی و بعد تهدیگِ سفت گاز زدی"
تا حدی با غذاهای ایرانی آشنایی داشت، ولی احتمالا نه خیلی.
شرابسازیهای Napa Valley تو کل دنیا معروفن. یکی از این شرابسازیها انواع مختلف انگور رو که برای شرابهای مختلف استفاده میشن با برگهاشون نشون داده بود.
اونجا همه داشتن در مورد شراب مورد علاقهشون حرف میزدن. ولی من ذهنم درگیر شده بود با برگ کدوم انگور میشه دلمه بهتری درست کرد
حد و مرزهای ما اصلا قرار نیست از نظر اجتماعی معقول باشن. این یک مسالهی فردیه و هرکس باید صادقانه خودش رو معرفی کنه. همه ما یک سری اینسکیوریتیهایی داریم و حرف زدن از اونها خیلی شهامت میخواد (نشون دادن vulnerabilityـه)
اینها خلاصه صحبتهایی بود که تو این اپیزود از Hidden Brain گفته شد.
به نظرم اپیزود خیلی خوبی بود و موضوع جالبی هم داشت - اثر زندگی اجتماعی، موانع سر راه، و... /۹ و پایان
هر روز صبح که رادیو گوش میکنم، خبری از ایران نیست. خبرگزاریهای مختلف جنگ روسیه-اوکراین، نفت عربستان، چین و غیره رو پوشش میدن، ولی معمولا خبری از اعتراضات ایران نیست.
تا اینکه امروز دیدم در مورد تظاهرات #برلین و شرایط ایران حرف زدن.
#مهسا_امینی
#اعتراضات_سراسری
پولیتیکال کورکتنس شاید در معدود مواردی مفید بوده (که شخصا شک دارم) ولی در اکثر موارد ابزاری شده در دست یه عده که به بقیه سر چیزهای بیاهمیت تذکر بدن تا به خودشون این حس رو بدن که چقدر دارن کار مفید میکنن و بقیه ببینن که چقدر اینها سطح دغدغه بالایی دارن.
روشی که من برای بخاطر سپردن و خلاصه کردن مطالب استفاده میکنم اسمش درخت یادآوریه (Recall Tree). از زمانی که تو آمریکا دانشجو بودم از این روش استفاده کردم و برای من جواب داده. چون چند نفر از شما دوست داشتین بدونین، اینجا هم توضیح میدم. امیدوارم به کارتون بیاد. /۱
اگه در این موقعیت بودید، حواستون به این قضیه باشه. بدونید بطور ناخودآگاه داره به اعتماد به نفستون ضربه وارد میشه. تلاش کنید این اتفاق نیافته. اگر هم دیدید نمیشه، شاید بد نباشه جاتون رو عوض کنید و دوباره خودتون رو پیدا کنید. /۶ و پایان
کتاب
The body keeps the score
رو شروع کردم که در مورد تروماست؛ آسیبهای روانی که که بصورت پراکنده در ذهن باقی موندن، به سختی بیان میشن، و سیستم فکری فرد رو عوض کردن. طوری که درگیر احساس اضطراب دائمی، شرم یا... میشه، و زندگی و روابط آیندهاش تحت تاثیر قرار میگیرن.
#خلاصه_کتاب_متین
بلند شدم، لباسم رو مرتب کردم، اومدم بیرون. همینطوری حرف زنان رفتیم دفترش و نیم ساعت هم اونجا حرف زد.
یکی از پراسترسترین روزهای دانشجوییام قطعا همون روز بود.
امروز گرینکارتم به دستم رسید🎉🎊🎉🎈
دوتا حس متفاوت دارم.
اولیش یه حس عمیق رهاییه! اینکه بالاخره مشکلاتی که بخاطر روی ویزا زندگی کردن (و ایرانی بودن) وجود داشتن حل شدن.
دومیش افسوس! که چرا این مسیر انقدر بیدلیل سخت بود.
بعضیها فکر میکنن «شاد بودن» یک راهِ الگوریتمی و مشخص داره
- اگه پروژهام رو تموم کنم
- اگه فلان دانشگاه پذیرش بگیرم
- اگه فلان شرکت استخدام بشم
- و…
ولی شاد بودن یک مساله نیست که یک بار حلش کنیم و تمام. به هرچیز که برسیم، بعد از مدتی برامون عادی میشه. /۱
سیگار، الکل (و مواد دیگه)، نوع پوشش و... از موارد رایجی هستن که افراد نظر متفاوتی راجع بهشون دارن. دو تا آدم بالغ میشنن راجع به اینها حرف میزنن و موضع همدیگه رو میفهمن. اگه حد و مرزهای همدیگه رو دوست نداشتن، یعنی پارتنرهای خوبی برای هم نمیشن.
شخصا خیلی تحسین میکنم اگه یکی استانداردهاش رو مشخص کنه. حتی اگه من درکش نکنم یا قبول نداشته باشم. خودم هم حتما استانداردهام رو میگم. اگه هم نظر بودیم که عالی. اگه نه، وقتمون رو تلف نمیکنیم.
بخاطر همین «افریکن-امریکن» هم کلمه بدی شد و دوباره همه دارن از «بلک» استفاده میکنن.
یکی از مشکلاتی که من در «پولیتیکال کورکتنس» میبینم همینه. توجه زیادی به فقط ظاهر کلمات. پرداختن جدی به مشکلاتی که شاید اصلا مشکل نبودن.
این پدیده تو هاروارد (و بقیه دانشگاههای خوب) هم اتفاق میافته؛ جاهایی که دانشجوهایی پایین کلاس از میانگین دانشجوهای سراسر کشور خیلی بالاتر هستن. بعضیها چنان دچار ضعف اعتماد به نفس میشن که به کل میخوان تغییر رشته بدن و برن سراغ کار دیگهای. /۳
بعدازظهرها، از ساعت ۱ تا ۴، شما هم احساس خستگی میکنید و حوصله کار کردن کمتری دارین؟ مثل اینکه پدیدهی نادری هم نیست.
دیدن خطاهای پزشکی در این بازه زمانی بیشتر میشه، و نمرات دانشجوها هم در امتحانهای بعدازظهر بیشتر افت میکنه، در مقایسه با امتحان مشابه در صبح.
راه حل چیه؟ /۱
فیلمهای #سنندج رو که میبینم احساس میکنم جنگ شده. بیاندازه نگرانم. بیچاره مردمی که زیر رگبار گلولهای این خونخوارها موندن.
#مهسا_امینی
#اعتصابات_سراسری
فارغ از میزان توانایی فرد، اگه اون آدم در یکسوم پایینی قرار بگیره، کم کم اعتماد به نفسشون رو از دست میده. دیگه اصلا خودش رو باور نداره که بخواد از تواناییهاش استفاده بکنه. انگیزه برای تلاش بیشتر و ادامه دادن رو هم از دست میده. /۴
اینکه بخاطر احساس شرم بیانشون نکنید و تو رابطه اذیت بشید به مراتب بدتره. این موارد خیلی راحت تبدیل به کینه میشن.
میدونید باز بدتر از اون چیه؟ اینکه طرف مقابل رو به زور تو چارچوب فکری خودتون بیارید و محدودش کنید (کنترلگری)
یه آزمایش معروفی روی موشها هست به اسم Tube Test. دوتا موش از دوسر لولهای وارد میشن و باید حریف رو از سر دیگه لوله بیرون کنن.
چیزی که این آزمایش نشون میده اینه که موش برنده، در مواجهه با موشهای دیگه هم به احتمال زیاد برنده میشه. و موش بازنده احتمالا باز هم میبازه. چرا؟ /۱
استادم بود. پرسید «متین، ایز دت یو؟» وقتی گفتم آره، شروع کرد راجع به پروژهام حرف زدن و نظر دادن که چه کارهای دیگهای باید انجام بدیم. پنج دقیقه حرف زد، و بعد پرسید "هنوز کارت تموم نشده؟" من هم روم نشد بهش بگم آقا جان تو جلوی در وایسادی که من اصلا نتونستم کاری بکنم!
دکمه پیرهنم شکست. بردمش پیش خیاط که درستش کنه. ۵ دلار ازم گرفت، همونجا یکی از دکمههای اضافی که پایین لباسه رو برداشت و بجای دکمهی شکسته دوخت.
بخاطر پولش نه، ولی بخاطر ساده بودن کل قضیه احساس بدی پیدا کردم. برم نخسوزن بخرم، یوتیوب ببینم، تا دیگه بخاطر چنین چیزی پیش خیاط نرم.
«خانم ت» با «آقای ک» آشنا شده که به نظرش جذابه. ولی از وقتی با هم وارد رابطه شدن «خانم ت» احساس بیچارگی میکنه. انگار کنترل احساسش از دستش خارج شده. دائم نگرانه که «آقای ک» راجع بهش چطور فکر میکنه. «آقای ک» رفتار متناقض داره. تا یکم نزدیک میشه، دوباره عقب میره و سردی نشون میده /۱
تو یک آزمایشی از شرکتکنندهها میخواستن تا دکمههایی رو فشار بدن و امتیاز بگیرن. نحوه امتیاز گرفتن کاملا اتفاقی بود. ولی شرکتکنندهها کم کم برای خودشون یکسری الگو از ترتیب فشار دادن دکمهها کشف میکردن و به این باور میرسیدن که اونطوری امتیاز میگیرن. /۱
مالکم گلدوِل میگه ما موقعیتمون رو بصورت نسبی میسنجیم. در مقایسه با اطرافیان نزدیکمون.
Relative Deprivation Theory
از محیط دانشگاه مثال میزنه: تو همه دانشگاههای آمریکا، اکثر افرادی که در یکسوم پایینی کلاس هستن، انصراف از تحصیل میدن و مدرک نمیگیرن /۲
اکثر دهه شستیها مشکل عزتنفس دارن، و کاملا طبیعی هم هست. تو اون شرایط کسی سالم بزرگ میشد معجزه بود. میخواین از دهه هشتادیها تعریف کنید، بکنید. ولی انقدر شما دیگه تو سر خودتون نزنید. به اندازه کافی بقیه زدن.
#مهسا_امینی
کدومتون گفته بود ماهیتابه چدنی چیزی بهش نمیچسبه و شستنش راحته؟ خودش بیاد ماهیتابه من رو بشوره 🙇🏻♂️
دیروز کباب تابهای درست کردم، یکم ته گرفت (شایدم سوخت) الان ۱۲ ساعته دارم میسابمش و این سوختگیها تمیز نمیشن.
چقدرم این ماهیتابه سنگینه. شستنش یه ورزشیه واسه خودش!
واقعا ۱۰-۱۵ ثانیه پراسترسی بود. خندهام میگیره که چی با خودم فکر کردم اینطوری جلوی در آمادهی حمله وایسادم.
هنوزم نمیدونم اگه یهو بریزن تو خونهام باید چکار کنم دقیقا.
این کتاب رو شروع کردم که خیلی مرتبط با شرایط امروز ماست
Twitter and Tear Gas
(توییتر و گاز اشکآور)
#خلاصه_کتاب_متین
کتاب به جنبشهای مردمی که از شبکههای اجتماعی شروع میشن میپردازه. تذکر میده که این جنبشها حتما با محدودیتها و ضعفهای جدی روبرو میشن که باید نسبت بهشون آگاه باشیم
افرادی که تو روز کنترلی روی زندگیشون ندارن، شبها در مقابل خوابیدن مقاومت میکنن - دوست ندارن زود وارد فردا بشن
این قضیه از وقتی که همه از خونه کار میکنن، بدتر هم شده. خیلی وقتها ساعت کار و استراحت با هم قاطی میشن و نمیفهمیم کی کار کردیم و کی استراحت /
بعضیها فکر میکنن رابطهی خوب، رابطهایه که در اون بحث و اختلافی وجود نداره یا به ندرت اتفاق میافته. درصورتیکه کیفیت رابطه وابسته به تعداد بحث و دعواها نیست؛ عامل تعیین کنندهی کیفیت رابطه اینه که طرفین چطور اختلافها رو بین خودشون حل میکنن و با تفاوتها کنار میان. /۱