گوشیمو دزد زد امروز. با find apple محل و نزدیکی جای دزده رو پیدا کردیم. برادرم تماس گرفت پلیس نیومد. سر آخر رفته بود کلانتری همون محل، پلیس حاضر نشد نیرو بفرسته و گفته بود ماشین نداریم، شب یلداست و مستی و اینا زیاده و کارای مهمتری از پیدا کردن دزد گوشی داریم. ام القری جهان اسلام.
یه استوری از محل کارم گذاشتم، دوستم ریپلای کرده عه تو اونجا کار میکنی؟ شوهر دوست منم اونجا سرآشپزه.
ما کلاً یه سرآشپز داریم که اونم صاحبکافهست. :))) دنیا انقدر کوچیکه که گند دروغ زود درمیاد.
چندروز پیش یه خانمی اومد گفت اسممو تو ویتینگلیست بنویسید. گفتم فامیلی شریف؟ گفت مسکوب. نوشتم؛ گفت اولین نفری که درست مینویسی. گفتم با شاهرخ مسکوب نسبتی دارید؟ پشماش ریخت گفت میشناسیش؟ پسرعموی پدرمه. ملت هنوز فکر میکنن هرکی کافه کار میکنه پَرته از همهچی.
این حامیان تیم ملی منو یاد اون دسته از عزیزان میندازه که میگفتند حاج قاسم حسابش جداست. مسئله ملیه و فلان. نه عزیز! مسئله اینه از هرچه که مصادره به مطلوب اینها میشه باید دور شیم.
ناخودآگاهِ مذهبی اینطوریه که پنج ساله داری میگی من خداناباورم، ولی میری با رییس حرف بزنی پشت در اتاقش میگی «ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی»
ابراهیم رئیسی: آمریکاییها به مذاکره محتاجاند نه ما
ابراهیم رئیسی، رییس قوه قضاییه ایران گفت: «ملتمسانه آمریکاییها دنبال مذاکره هستند. معلوم شد آنها محتاج مذاکرهاند نه ما دنبال مذاکره.»
هی همه میگن وا؟ از کارمندی پریدی تو کار تو کافه؟ با ارشد؟ عزیزانم؟ شما نشده تا حالا فرار کنید؟ از کسی، جایی، شرایطی؟ نپرسید پس. حالم خوبه با کارم، با تا ۱۲:۳۰ شب شیفت بودن و وقتی رسیدن خونه که همه خوابن.
دیروز جلسهٔ ماهانهٔ کافه بود، مدیرمون گفت تنها شخصی که تیم ۲۵نفره باهاش مشکل نداشتند و خیلی ازش تعریف کردند، تو بودی. من از زندگی همینو میخوام، چیزی که سالها براش تلاش کردم «بیآزار بودن» بوده.
باورم نمیشه تاکسی اینترنتی هم ناامن باشه. کل مسیرو کسچرخ زد، ده دقیقه راه رو دور کرد، تمام دوربرگردونارو رد داد، تازه توحید پرسید مقصد کجاست؟ گفتم باید دور بزنی ستارخانو. وارد چمران شمال شد! چندبار گفتم پیاده میشم نگه نداشت، توهین کرد. بعد از کلی داد و فریادم نگه داشت.
۲۰ ثانیه از سخنرانی شهردار تهران برای دانشجویان و پاسخ آنها. اینهمه فاصله بین زبان نظام و گوش مردم، یعنی جمهوری اسلامی از آن حکومتهاست که روزی که وجود نحسش برود جوری میرود که انگار هرگز نبود.
#مهسا_امینی
اعدامهای سال ۶۷، امسال بهنحو دیگری داره رخ میده. اعدام روحیهٔ مطالبهگری و حقطلبی، اعدام شرافت، اعدام عدم سکوت مقابل ظلم. #طعم_شیرین_عدالت #اسماعیل_بخشی #سپیده_قلیان
رفتم سفارش بگیرم از خانمه، محو کوفیهاش شدم و گفتم خیلی خوشگله، اونم با کوفیهٔ اماراتی که اقلِ کم ۲.۵۰۰ پولشه و ساعت امگای اصل تو دستش، گفت گوشوارههای توام خیلی قشنگه. حالا گوشوارهٔ من؟ خریدهشده از مترو.
به پشتیبانی بلوبانک زنگ زدم میگم رمز کارتم یادم رفته، گفت خب فدا سرتون و راهنماییام کرد. کاش همه موقع اشتباهام همینو میگفتن. قطع نکن من وابستهات شدم پسر.
دوستم پشت گوشی گفت هنوز تنهایی؟ گفتم آره، تو این شرایط یکی دیگه رو هم قاطی دغدغههام کنم و نتونم براش خوب باشم؟ هیهات. مرحلهٔ عجیبیست عزیز؛ تصمیم برای تنهایی تا به کسی آسیب نزنی.
۲۰ دقیقه با یه آقاهه هممسیر بودم، ۱۰ دقیقه اول من فکر کردم اون دنبال منه، ایستادم کنار افتاد جلو. ۱۰ دقیقه دوم اون فکر کرد من دنبال اونم بااسترس پشتسرشو نگاه میکرد :))
امروز که #محسن_شکاری رو اعدام کردند، چهلم #کومار_درافتاده بوده. کسیکه پدرش بر سر مزارش گفت بهخدا همهٔ ما رو میکُشند. نمیذاریم باوکم.
#Mohsen_Shekari
ما چقدر سادهایم بخدا. ما چقدر زود رام میشیم. ما چقدر حسن نیّت داریم. ما چقدر گول شما رو میخوریم و چقدر شماها هفتخطید، چقدر شما آب زیرکاهید. چقدر شما سوءاستفادهچی هستید. چقدر شما آبرو و حیا ندارید.
پنجشنبه دو نفر تو کافهمون کات کردند. یه زوجی که زیاد میومدن و خیییلی بههم میومدن؛ پسره به دختره کادو داد، دختره چند دقیقه بعد گریه کرد. زوج دوم دختره با پسره کات کرد، پسره صورتشو گرفت، دختره با لیوان دوید سمت ما که آب بدید.
اصلاً من دلم میخواد شبا که از سرکار برمیگردم، کلید بندازم خونهٔ تاریک، چراغارو روشن کنم، کتری رو روشن کنم و کسی نباشه که بهش سلام بدم. کسی نباشه بپرسه چرا انقدر خستهای. میفهمی؟
دهِشب مامان هوس پفک کرد رفتم براش بگیرم زنگ زد گفت خیارشور و ژامبون هم بگیر فردا الویه درست کنم. خودمم دو عضو لاینفکم، چیپس و هایپ رو اضافه کردم. دیدم آقاهه بالبخند اعدادو وارد ماشینحساب میکنه. تازه اومدم بیرون فهمیدم داستانو:))) خب برادر من میاد با این حجاب من همچون خبطی کنم؟
من از پروفسور اسنیپ یاد گرفتم که به هر قیمتی شده به هدفم پایبند بمونم؛ حتی اگه بقیه متوجه تلاشم نشن.
توی دنیای فیلم و سریال، تو از کی، چی یاد گرفتی؟
کوت کن و بگو.
تپسیچی «ندارمت» یگانه رو گذاشته بود منم داشتم زمزمه میکردم و تو حال خودم بودم. وسطاش کمی ولوم داد. به «ای کاش ندیده بودمت» که رسید سر تکون دادم یهو دیدم از آینه داره نگاهم میکنه. یادت انگشتنمامون کرد عزیزم.
روستاهای #گنبد و #گلستان زیر آبه، یه زیرنویس و رپرتاژ نرفته این تلویزیون بیشرف. ولی آتیشسوزی جنگلهای کالیفرنیا رو پوشش کامل بدید بیصفتا #خفهخون_خبری