یادمه پارسال این موقع ها کاسبی خراب بود و بعضی وقتا میرفتم اسنپ یه روز یه دختره به مقصد بالای پارک ساعی سوار ماشین شد و انقدر ترافیک بود بجا بهشتی انداختم آژانتین و از کوچه پس کوچه میانبر زدم دختره گوشی و گذاشت دم گوشش گفت مامان به داداشی بگو من اسپره فلفل و چاقوش و برداشتم :)))