@Sara_DDolatA
وای اینو وقتی استادمون تدریس میکرد پشمام ریخت که یه گروه خونی دیگه ایم هست که 90%اصلا نمیدونن وجود داره و اسمشم عجیب تره چون اولین نفر تو بمبئی شناسایی شده
داشتن یه دوست که تمام جزییات اخلاقی و رفتاری تورو بدونه و بهت مثل اهمیتی که به خودش داره اهمیت بده و دارک ترین افکارتو از اعماق ذهنت بکشه بیاره بیرون ،
از خاص ترین چیزاییه که تو زندگیم دارم و بابتش از خدا ممنونم.
دوست پسر سابقم نه تردز داره! نه توییتر!
نه تماس تصویری تاحالا گرفته بود! نه تلگرام داشت! نه واتساپ زیاد میومد! سرگرمیش بعضی مواقع اکسپلور اینستاگرام بود! لعنتی اینقدر غرق زندگی واقعی بود! ک کنار هرکسی بعد اون نشستم مسخره میان! ساکت بود اروم بود! و چقدر واقعی..
توی یه عصر پاییزی که زمین از بارون یه ساعت پیش خیسه وچراغای شهرو مغازه ها روشن شده،از کنار یه کافه رد میشی و بوی قهورو حس میکنی،دستتو میبری تو جیباتو تا خونه پیاده میری
ولی این حافظه ی تاریخی ما چیز عجیبیه
فک کن یهو حالت بی دلیل بد میشه یکم بیشتر که توجه میکنی میفهمی یه سال پیش دقیقا همین موقع داشتی یه ترامای بزرگی و رد میکردی و روحت آسیب دیده
ذهنت سعی کرده پاکش کنه ولی روحت یادشه!
تو سریال یوفوریا یه جا لکسی به فز میگه چرا توییتر نداری؟
فز میگه میدونی : چرا یکی واسه شناخت من بره چنتا توییت مودیه منو بخونه! من بیشتر دوست دارم بیاد خود واقعی منو بشناسه، چیزی که واقعا هستم
صبح داشتم میومدم سر کار دستمم یه کتاب بود
تو تاکسی خواستم بزنم صفحه بعد بغل دستیم گفت نزن من اینجاشم بخونم کاش همتون اینجوری بشییید من حاضرم کل راه صفحه رو عوض نکنم :)
امروز با میترا از دانشگاه برگشتنی کم مونده بود با سرعت 100 تو جاده تصادف کنیم یعنی قشنگ مرگ از جلوی چشمم رد شد ،
حالا بعدش واکنشمون این بود که اهنگ و زیاد کردیمو رقصیدیم 🤌🏻😂