گفتم : من آدم خسته کننده ایم ؟
گفت : بعضی وقتا شبیه آقا جونا فقط دوس داری بشینی خونه . ولی من آقا جون بودنتم دوس دارم .
لب پنجره به سیگارم پک میزدم و این ترجمه بابک تو مغزم میچرخید :
از میان تمام چیزهایی که دیده ام
تنها تویی که
می خواهم به دیدن اش ادامه دهم