من در شهری زندگی میکنم که
روانشناس هایش از همسرانشان طلاق میگیرند
تحصیل کرده هایش بیکارند
شهری که میگویند مسلمان ساز است
اما با هر نَفَس تهمت میزنند و غیبت میکنند
شهری که یک مغازه دار میشود شهردار
فوتبالیستش تاجر
مهندسش راننده تاکسی
آدمهایش از دیدن پلیس بجای احساس امنیت میترسند