فردای ازدواجمون با همسرم رفتیم شام بیرون، شب خیلی شیک و مجلسی روندم خونه باباش. اونم خیلی شیک و مجلسی خداحافظی کرد و پیاده شد و رفت زنگ رو زد. یهو دیدم از خنده افتاد رو زمین. پیاده شدم گفتم چته؟ گفت کسخل ما خودمون خونه داریم، منو چرا آوردی اینجا؟ کجا داری میری؟ من چرا پیاده شدم؟