هیجده سالم که بود از خونه زدم بیرون رفتم تا سر کوچه دنبال درس و دانشگاه و کار و زندگی برگشتم خونه دیدم ۲۲ سالم شده نشستم شمردم دیدم خیلی ساله...
گفتم آقا اشتباه شده بذار یه بار دیگه برم سر کوچه و برگردم شاید درست شد، ولی نشد. نشستم سر کوچه یه نفر رد شد گفتم یه چهار سال این طرفا..