شیفت یکی مونده ب اخر ی خانوم جوون اومد،بدون این ک بشینه گفت ی سرم اپوتل میخام بزنم.گفتم بشین معاینه ت کنم بعدگفتم لازم نداری. با داد رفت بیرون شوهرشو فرستاد که یا به من سرم اپوتل میده یا اینجارو خراب کن رو سرشون.اخرشم درحالیکه میگفت اون هفت هزار تومن پول ویزیت خرج سرطانت شه رفت.